وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...
وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...

مهر همسر


سالها به سفر گذراندم تا آرام شدم ...

سالها، در سکوت بودم؛ و سجده بر آسمان، چشم‌انتظار ِ باران

تا مگر ببارد بر این کویر ِ روح و احساس!

تا مگر نغمه‌ای باشد برای دوباره متولّد شدن؛ دوباره زیستن؛ و دوباره دیدن!

"سفر" را معرفت باید و "مسافر" را "شناخت"!

نرسیدن، خسته‌ام کرد؛ بال‌ها، بی‌توان؛ و آن "نور"، در پایان.  ... تا آمدی.

آمدن-ات مرا یادِ آن "جاده‌ی سبز" انداخت که یکبار قبلاً دیده بودم. آمدن-ات امیدِ "بخشودگی" بود برای این روح ِ مضطرب تا مگر خستگی ِ سفر به یاریِ مهر-ات فرو بنشاند در این کاروانسرای دو-دَر.

وامدار ِ تو-ام! وامدار ِ خنده‌ی کوچکِ خواب‌دیده-ات؛ و گرمای صداقت-ات در آن شب‌های سرد و بی‌فروغ. 





گفتارهای دیگر:

یکسال گذشت از با تو بودن