اگر مسجد شیخ لطفاللّه فاقد گلدسته است گنبدی دارد که یک سبد گل است. هنرمندان گلآفرین، گلهای خود را مانند طبیعت بر زمینهای نکاشتهاند. گل و گیاه هنر اصفهان در ذهن خالقان خود، بیآغاز و پایان، در ازل و ابد شناورند. در اینجا گل و گیاه، زمینهی بیآغاز و بیپایان زندگی است. پیدا نیست که گل از شاخه شکفته یا شاخه از گل؛ تا آغاز و پایان در دسترس نباشند. عطر را هم باید که مشام بیننده به دلخواه بیافریند.
"اسلیمی" ، که بصورت "آرابِسک" (عربی) به زبانهای اروپایی راه یافته است، شاهرگِ بیآغاز و پایان یک نقش و نگار هنری است، که با شاخ و برگ و گلی ساده میتواند، با چند پیچوتاب ماهرانه و عارفانه، به سادهترین و نجیبترین شیوهی ممکن، حامل پیامی آرامبخش و خیالانگیز و در عین حال ژرف باشد. برای هنرمند اسلیمیپرداز هدف پرداختن به ازل و ابد است و در حدّ فاصل این دو، برای تکرار بینهایت نقش هیچ مانعی وجود ندارد.
واژههای "ازل" و "ابد" را باید برآمده از ژرفا و پیشینهی تفکّر و یزدانشناسی ایرانی دانست. واژهی عربیشدهی "ازل"، ظاهراً از "اَسَر" پهلوی گرفته شده که خود از پیشوندِ نفیِ "اَ" و "سر" (= آغاز) ساخته شده است. واژهی عربی شدهی "ابد" هم، ظاهراً از "اَپاد" (اَپاذ) پهلوی گرفته شده، که خود از پیشوندِ نفیِ "اَ" و "پاد" (= پا، پایان) ساخته شده است. مفاهیم ازل و ابد در جهانبینی آیین زرتشت و به ویژه در زروانیسم متّکی بر این آیین، که زمان را بُنِ هستی میداند، از بار دینیـفلسفی ژرفی برخوردار هستند.
عکس از: ی. کاظمی
منبع نوشته: رجبی، پرویز. (1389). سدههای گمشده (ج.1: فروپاشی ساسانیان تا برآمدن صفّاریان). تهران: نشر پژواک کیوان. ص 268 و 292.
بسیار زیبا و پربار بود، سپاس استاد
ممنون. موفق باشید
درود
امروز یادتان افتادم و با جستجویی به برکت گوگل، شما را یافتم. چه خوب که همچنان مینویسید.
بهره بردم.
پاینده باشید.
درود بهرام عزیز. ممنون از بازدید و لطفت. همیشه تندرست و پیروز باشی
این کاشیکاری ها که این قدر مجیزشان را می گویند، متعلق به دوران پهلوی به بعد و محصول مرمت کاری هایی هستند که از زمان حضور پوپ در ایران عصر رضا شاه شروع شدند! کافی است عکس های قدیمی این بنا و سایر مساجد ایران از دوران قاجار را در اینترنت یا منابع دیگر ببینید که گنبدها هیچ کدام کاشی ندارند! گاهی لازم است در باورهای تاریخی مان کمی تامل کرده و خردمندانه با آن ها برخورد کنیم.
ظاهراً اشاره شما به اقدامات مرمتی در مسجد شیخ لطفالله در سالهای 1312 تا 1316 شمسی است. از قسمتهایی که کاشیهای آن تعمیر شد، همانطور که گفتید، رویه گنبد و گردنی آن بوده است. ولی مطابق گزارشهای موجود، تلاش شد تا کاشیهای سالم در جای خود ثابت بمانند و فقط قسمتهای فرو ریخته ساخته و نصب شد. بدین منظور، از گنبد قالبگیری شد تا تکمیل کاشیهای فرو ریخته به درستی انجام شود. استادکاران مرمتگر هم میرزا علی مسمیپرست و نصرالله رفائیل بودهاند. چنین تعمیراتی در همه جای جهان انجام میشود. اگر نقش و نگار روی گنبد را تغییر میدادند و یا کاشیهای سالم برجا مانده را دور میانداختند، انتقاد وارد بود؛ ولی وقتی طبق اصول کار شده، متوجه منظورتان از "تأمل در باورهای تاریخی" نمیشوم.
برای اطلاع نگاه کنید به:
مقاله «نگاهی به پیشینه تعمیر برخی از بناهای تاریخی اصفهان» به قلم زندهیاد دکتر پرویز ورجاوند در شماره 175 مجله هنر و مردم.