وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...
وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...

بهره‌وری بصری در حریم میراث جهانی


در امر حریم‌گذاری بر یادمان‌های کالبدی‌-‌مکانی (بناها، محوطه‌ها و بافت‌های تاریخی)، "فاصله‌ها" با مقوله‌ی پرسپکتیویته آمیزش دارد و از آن استخراج می‌شود. "حریم"، در تعیین پهنا و بلندا و درازای خاصی که تعیین فاصله می‌کنند خلاصه می‌شود و درون این محدوده‌ی فضایی است که ناظران باید بتوانند، مشروط از چگونگی مسیرهای تعییین و تعریف شده‌ای که آن‌ها نیز به نوبه‌ی خود زیر پوشش حفاظتی برده می‌شوند، به "بهره‌وری بصری" از یادمان‌ها بپردازند (فلامکی، 1384، ص 106).   

"بهره‌وری بصری" از مکان‌های شهری، با رنگ‌‌آمیزی، آهنگ‌پذیری، ترکیب‌های حجمیِ مقبول و "همگنی" ممکن می‌شود. در بحث "همگنی" (برای محوطه‌های میراث جهانی)، بر "اصالت محیط" و "یکدستی معماری و شهرسازی" تأکید می‌شود. مطابق مفاد کنوانسیون میراث جهانی یونسکو (1972)، اگر اثری در فهرست میراث جهانی بوده باشد ولی در معرض از دست دادن اصالت محیطی و همگنی معماری و شهرسازی باشد، ممکن است در "فهرست میراث جهانی در خطر" ثبت شود (نصرالهی، 1390، ص 28، 36).



در اولین سمینار مرمت بناها و شهرهای تاریخی (تهران، آذرماه 1350)، دکتر "پرویز ورجاوند" نگرانی خود را از ایجاد بناهایی با نماسازی و اشل‌های مغایر با بافت و مجموعه‌ی تاریخی پیرامون آن‌ها ابراز می‌دارد؛ و به طور مشخص، جلوگیری از ساختن یک هتل نه طبقه "با اشل خردکننده‌اش" در محور چهارباغ و سی و سه پل را به شهرداری اصفهان متذکر می‌شود (ورجاوند، 1386، ص 201).

عجیب است که علی‌رغم این تذکر، بعدها (در اواسط دهه‌ی 1370) بنای غول‌پیکر 50 متری برج جهان‌نما، در محور چهارباغ و فاصله‌ی 700 متری مجموعه‌-‌میدان نقش جهان (که ثبت فهرست میراث جهانی است)، جواز ساخت می‌گیرد. بنایی که هنوز داستان آن بر سر زبان‌هاست؛ آنجا که صحبت از «توسعه‌های شهری بدون برنامه‌ریزی» و «نبود تعریف درست از عرصه‌ی ثبت جهانی و نظام حریم‌های وابسته به آن؛ و نداشتن طرح مدیریتی برای حفاظت و کنترل و هدایت منطقه‌ی تاریخی‌-‌فرهنگی» می‌شود (فلامکی، 1384، ص 218).



- فلامکی، محمد منصور. 1384. حریم‌گذاری بر ثروت‌های فرهنگی ایران. تهران: نشر فضا.

- نصرالهی، عبداله. 1390. میراث فرهنگی جهانی. سمنان: انتشارات آبرخ.

- ورجاوند، پرویز. 1386. «حفظ مجموعه بناهای تاریخی از امر شناخت و حفظ آگاهانه بافت‌های کهن شهری جداناپذیر است» در: مجموعه مقالات اولین سمینار مرمت بناها و شهرهای تاریخی. به کوشش محمد منصور فلامکی. تهران: نشر فضا.

 


از درس‌های دکتر محمّد نقی‌زاده


تفاوت "قریه" با "مدینه" در قرآن

در آیه‌ی 13 سوره‌ی یاسین، وقتی که از مردم جاهل و گمراه انطاکیه سخن می‌گوید، آن را "قریه" می‌نامد. همین مکان در آیه‌ی 20 همین سوره، زمانی که از انسان موحّدی که مردم را به تبعیت پیامبرشان می‌خواند ذکری به میان می‌آید، "مدینه" نامیده می‌شود.

با دقت در آیات قرآن، دانسته می‌شود که واژه‌ی "قریه" در مورد شهرهایی بی‌هویّت که گناهکاران در آن بوده‌اند به کار رفته است؛ ولی واژه‌ی "مدینه" برای شهرهایی که معنویت و هویت الهی (حتّی با حضور یک نفر) در آن‌ها تجلّی یافته است، به کار گرفته شده است. 


(شهر و معماری اسلامی، انتشارات مانی، اصفهان: 1387، صص 40-41)



بازار

اکثر کسانی که در مورد شهرهای تاریخی مسلمانان اظهار نظری نموده‌اند، "بازار" را یکی از اصلی‌ترین ارکان و اجزای آن‌ها دانسته‌اند. مادّیتِ بازار، با حضور عناصر فضایی چون مسجد، تکیه، مدرسه و امثالهم تلطیف می‌شد. در بازار اسلامی، کاسب، حبیب خدا (حبیب الله) است و باید مراتبی را طی می‌کرده؛ باید درس مکاسب می‌خوانده و باید عضو انجمن‌های فتوّتی می‌بوده که خویش را به مولا علی (ع) منتسب می‌دانستند. 


(همان، صص 164-165)



تکرارهای بی‌ریشه

منادیان معماریِ جهانی و همچنین دوستداران الگوهای خودی، برای اغفال جامعه یا اغنای خود، به تکرار (و فقط تکرار کالبد فیزیکی و نه بهره‌گیری از ارزش‌های) فُرم‌های تاریخی دست می‌زنند؛ که گاه به صورت "قوس"، گاه به صورت "کاشی‌کاری"، گاه به صورت "حیاط مرکزی"، گاه به صورت "بادگیر"ی تزئینی، گاهی به صورت تزئینات زائد و جز این‌ها در معماری ابنیه‌ی جدید نمایان می‌گردند. 

... از یک‌سو، شتابزده و مجذوب برای تشرّف به عالم مدرنیسم، میراث معنوی و سنّت‌های خود را رها کرده‌اند؛ و از دیگر سو، بی‌ریشه و بی‌هویّت در تکاپوی حفظ صورت‌ها و اجساد و اجسام آنچه که معنایشان از کف رفته و روحشان از تن گریخته و به نسیان سپرده شده است، برخاسته‌اند.

نقش بر دیوار مثل آدمست/ بنگر از صورت چه چیز او را کمست/ جان کم است آن صورت بی‌تاب را/ رو، بجو آن گوهر نایاب را


(همان، صص 178-179)



جعل هویّت با توسل به آثار موزه‌ای

برخی انسان‌ها هویّت را در آثار گذشتگانِ خویش در موزه‌ها و آیین‌های متروک جستجو می‌کنند و در حقیقت برای خود هویّت جعل می‌کنند. البته شناخت تاریخ و هویّت تاریخی خوب است، ولی تفکری که همه چیز انسان را از او بگیرد و وی را با موضوعاتی سرگرم کند که از نظر تفکّر ِ مدرن تنها سزاوار موزه‌ها هستند و در زندگی امروز انسان نباید نقشی داشته باشند، پسندیده نیست. نتیجه‌ی چنین تفکری، بهره‌گیری از آثار موزه‌ای در جهت ایجاد هویتی کاذب و یا برای تخطئه‌ی دیگران و فخرفروشی و متمایز جلوه دادن خویش است.


(همان، صص 199-200)



تزیین ِ مساجد؛ آری یا نه؟

پیامبر اکرم (ص)، از تزیین نمودنِ مساجد نهی فرموده‌اند. منظور از "زینت مطرود"، همان زینتی است که برای تفاخر و فخرفروشی و اغفال مردم بر در و دیوار مسجد نقش بندد؛ وگرنه در مورد نازک‌کاری‌ها و هنرهای ظریفِ تذکّردهنده و تلطیف کننده (مانند کتیبه‌نویسی‌های قرآنی که فضا را از روح کلام الهی سرشار می‌کند) مصداق ندارد.


(همان، صص 378-379)