وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...
وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...

ژانر وحشت: فیلم شیطان (1974)


از آخرین فیلمی که در ژانر وحشت دیده‌ام، زمان زیادی میگذرد. اساساً در این سن و سال ـ با گرفتاری‌های زندگی، دور این فیلم‌ها نمی‌چرخم و فیلم‌های شاد و موزیکال و روحیه‌بخش را ترجیح میدهم. 

ولی چند شب قبل در نت برخوردم به یک فیلم کلاسیک ترسناک، که نسخه‌ی ویدیوئیِ دوبله‌اش را سال 1377 دیده بودم و آن‌زمان برایم جالب بود: فیلم ایتالیاییِ ضد مسیح (شیطان) (1974). به کارگردانیِ آلبرتو دو مارتینو و بازیِ کارلا گراوینا، مِل فرر، آرتور کندی، آلیدا والی و آنیتا استریندبرگ؛ و البته موسیقیِ انیو موریکونه.


عنوان اصلی فیلم: L'anticristo

مشخصات فیلم در: IMDB

پوستر فیلم ضد مسیح-1974


داستان فیلم:

دختری فلج از دو پا موسوم به ایپولیتا (گراوینا)، که از درمان خود توسط کلیسا ناامید شده است و از کمبود محبت رنج می‌برد [پسرعمویش ـ که محبوب اوست ـ به او کم‌توجهی میکند و پدرش (فرر) در پی کشته‌شدن مادرش در حادثه‌ی اتومبیل، با منشی‌اش (استریندبرگ) رابطه برقرار کرده و قصد ازدواج دارد]، نزد پدر روحانی (کندی) اعتراف میکند که مایل است روح خویش را به شیطان بسپارد. و آنگاه، شیطان بر روح او حاکم می‌شود ....


سکانس‌های تأثیرگذار فیلم:

- ایپولیتا، در عالم رؤیا، پاهای خود را سالم می‌یابد؛ آنگاه در یک مکان قدیمی (از طبقات پایینِ کولوسئوم) که مورد بازدید توریست‌هاست، پسری جوان‌تر از خود را اغوا میکند.

- دویدنِ ایپولیتا، با جانِ تسخیرـشده‌ی شیطانی‌اش، روی پله‌های کولوسئوم ـ با کات‌های پیاپی به نماهای ابتداییِ فیلم، که مردی مجنون را نشان می‌دهد که از صومعه‌ای مقدّس گریخته و خود را از پرتگاهی به پایین می‌افکند.


-----------------

فیلم، در زمان ساخت‌اش، نقدهای مثبتی دریافت نکرده بود؛ و مثلاً لئونارد مالتین آن را یک کپیِ ضعیف و بی‌لُطف از فیلم جن‌‌گیر (1973) دانسته بود. ولی گراوینا در این فیلم بازی درخشانی ارائه می‌دهد و به خوبی روح دردمند دختری را که آماده‌ی قبول فرامین شیطان شده به تصویر می‌کشد. دیدنِ آلیدا والی، زنِ دلباخته‌ و فراموش‌ناشدنی فیلم سنسو (1954) هم، که با چهره‌ای شکسته در نقش خدمتکار خانه در این فیلم حضور دارد، جالب و البته مایه‌ی ناامیدی است.


بخشی از این فیلم را در نماشا گذاشته‌ام.




معماری در سینما (10) : اتاق جنگِ فیلم دکتر استرنج‌لاو


در مقوله‌ی "معماری" در سینما، باید یادی هم بکنیم از "اتاق جنگِ" فیلم دکتر استرنج لاو (1964)، کمدیِ کابوس‌گونه‌ی ضد جنگِ استنلی کوبریک. ساخت دکور این اتاق، حاصل ایده‌‌ی کِن آدام، مدیر هنری و طراح صحنه‌ی مشهور سینما در دهه‌ی 1960، بود. آقای احسان خوش‌بخت در کتاب "معماری سلولوید"، خاطرات کِن آدام درباره‌ی طراحی این فضا را ترجمه کرده است که عیناً نقل میکنم:


«وقتی برای کوبریک ایده‌ام از اتاق جنگ با دو سطح متفاوت را بازگو کردم، به سرعت اعلام کرد که از ایده‌ام راضی است. من هم با خودم تصور کردم که دیگر با رضایت او، کار آسان شده و حالا فقط ساختن دکورها می‌ماند. سه هفته بعد، در حالی‌که در ساخت اتاق جنگ پیشرفت قابل ملاحظه‌ای کرده بودیم، استنلی گفت که این ایده جواب نمی‌دهد و او نمی‌داند که با سطح دوّم چه کار کند و پر کردن آن از سیاهی‌لشگر هم بسیار هزینه‌ساز خواهد بود. او از من خواست که طرح دیگری بدهم. اوّل آنقدر ناراحت شدم که برای یک‌ساعت تمام در باغ استودیوی شپرتون قدم زدم تا خودم را آرام کنم. بعد از مدتی پیش استنلی برگشتم و در حالی‌که او با نگاه معنادارش بالای سرم ایستاده بود، سعی کردم طرح‌های مختلفی برای او بکشم.

از میان طرح‌ها، او روی فضایی وسیع که شکلی سه‌گوش داشت مکث کرد و پرسد "آیا مثلث قوی‌ترین فُرم هندسی نیست؟" من گفتم دقیقاً. او ادامه داد "جای خوبی برای یک پناهگاه ضد بمب است". من اضافه کردم، با بتن مسلح. او گفت "یک پناهگاه زیرزمینی بتنی مثلثی‌شکل؛ همین عالی‌ست". او گفت روی میز پارچه‌ی ماقوت سبز می‌اندازیم. من گفتم ولی فیلم سیاه و سفید است. او گفت "عیبی ندارد. میخواهم رئیس‌جمهور و ژنرال‌هایش جوری به نظر برسند که انگار دارند پوکر بازی می‌کنند"».



تصویر زیر: اسکیس "کن آدام" از اتاق جنگ [با کلیک کردن، بزرگنمایی دارد]

اتاق جنگ در فیلم

تصویر زیر: ماکت اتاق جنگ

ماکت اتاق جنگ

تصویر زیر: کن آدام و دکور اتاق جنگ

کن آدام

تصویر زیر: پیتر سلرز (در نقش رئیس‌جمهور آمریکا) در نمایی از فیلم

دکتر استرنج لاو

تصاویر زیر: نماهایی از فیلم 

دکتر استرنج لاو

دکتر استرنج لاو




در میان مستندهای مربوط به این فیلم گشتم تا این خاطراتِ کن آدام را پیدا کنم. سرانجام آن را در دو مستند با نام‌های زیر یافتم و یکجا در آپارات گذاشتم:

1- Inside: 'Dr. Strangelove or How I Learned to Stop Worrying and Love the Bomb' , 2000

2- Ken Adam "Cold War Modern" , 2008