وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...
وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...

معماری در سینما (11) : بازسازی تخت جمشید در فیلم "300: ظهور یک امپراتوری"



فیلم 300 در سال 2006 ساخته شد و موضوع آن، روایتی فانتزی از واقعه‌ای تاریخی بود که هرودُت چنین نقل‌اش میکند: 
«در جریان لشگرکشی خشیارشا به سوی آتن (سال 480 پیش از میلاد) در گذرگاهِ ترموپیل، لئونیداس، شاه اسپارت، با نیرویی بسیار اندک (300 نفر) دو روز در برابر سپاه ایران دلاورانه ایستادگی کرد و چندان پای فشرد تا کشته شد».

پس از موفقیت تجاری فیلم مذکور، در سال 2014 دنباله‌ای بر آن ساخته شد به نام 300: ظهور یک امپراتوری. این فیلم نیز مانند سلفِ خود، وقایع تاریخی از متحد شدنِ آرتمیسیا (آرتمیس)، ملکه‌ی هالیکارناسوس، با خشیارشا و شرکت‌اش در نبرد دریایی سالامیس تا منهزم شدن بحریه‌ی ایران توسط ناوگان یونان به رهبری تمیستوکلس (سال 479 پیش از میلاد) را مایه‌ی داستان‌پردازی‌های خود نموده است.


تصویر زیر: گراوری از حضور آرتمیزیا، ملکه‌ی هالیکارناس، در نبرد دریاییِ سالامیس


تصویر زیر: پوستر فیلم "300: ظهور یک امپراتوری"؛ با بازیِ اوا گرین در نقشِ آرتمیزیا


باری، برای نگارنده، نه روایت‌ غیرواقعی این فیلم، بلکه کانسپت‌ها و فضاسازی‌ معمارانه‌ و گرافیک سه‌بُعدی کامپیوتری‌اش از کاخ تخت جمشید ـ شهر پارسه (پرسپولیس) جالب بوده است. مارکو جناوِزی [1] در تارنمای خود نوشته است که برای ساخت سکانس ایستادن خشیارشا بر بلندایِ کاخ پرسپولیس و صدور فرمان جنگ علیه آتن، سه روز تمام وقت صرفِ رندر کامپیوتری فضاها و چشم‌انداز معماریِ پر جمعیتِ شهر پارسه کرده بود.


تصویر زیر: کانسپتِ تخت جمشید در فیلم 300، اثر دین شِریف [2] (با کلیک‌کردن، بزرگنمایی دارد)
کانسپت‌های بیشتر از این فیلم، در تارنمای دین شِریف


تصاویر زیر: بازسازی تخت‌جمشید و رندر کامپیوتریِ فضاهای شهر پارسه با جمعیت
[با کلیک‌کردن، بزرگنمایی دارند]


در معماری اسلامی ایران، پدید آوردن یک رویه‌ی تزئینی از اشکال هندسیِ درهم‌تنیده را اصطلاحاً گره‌چینی یا گره‌سازی می‌گویند. جالب‌ترین سکانس فیلم برایم، آنجاست که آرتمیسیا وارد تالار کاخ داریوش در تخت جمشید می‌شود و در کف تالار و زیر گام‌های او، گره‌چینی اسلامی با طرح عربی قرار داده‌اند!



تصاویر زیر: گرهِ اسلامی با طرح عربی در کف تالار تخت جمشید (!) 


این "گره‌ِ" خاص را آقای سامان شیخ‌کاظمی، از نو و گام-به-گام رسم نموده‌اند و آقای کورش شاملو هم تدوینی تصویری از مراحل ترسیم‌اش به دست داده‌اند که در آپارات گذاشته‌ام.


-------------------------------------------------------
[1] Marco Genovesi ... head of environments and matte painting | IMDb Profile 
[2] Dean Sherriff ... conceptual artist | IMDb Profile 


AMIT-Band 46- 2014

دیروز بالاخره چشممان به جمال AMIT-46  روشن شد؛ کتابی که فرضیه و مقاله‌ام در صفحات 321-330 آن چاپ شده است. کتاب را از آلمان با هزینه‌ی خودشان پُست کرده بودند به دانشگاهمان در رامسر. ظاهراً یک هفته‌ای از رسیدنش می‌گذشت ولی دبیرخانه، دیروز به دستم رساند. تعجب کرده بودند که این بسته با علامت پُست آلمان "Deutsche Post" در دانشگاه آزاد رامسر چه می‌کند؟! من امّا به محض دیدن‌اش، دانستم که مُحتویِ چیست. 


کتاب، چاپ بسیار نفیسی دارد: کاغذ گلاسه، رنگ‌های درخشان و صحافی قُرص و زیبا. شادی‌ام با دیدن مقاله‌ مضاعف شد؛ مقاله‌ای که سه سال پیش برایشان فرستاده بودم و با طی کردن روند طولانیِ داوری و انتظار، اینک بصورتی چشم‌نواز به طبع رسیده است.


گفتم حالا که کتاب را در دست دارم، به معرفی مختصر چند مقاله‌اش از هم‌قطاران ایرانی هم بپردازم:

حامد وحدتی نسب از دانشگاه تربیت مدرس [1]، در مقاله‌ی  The Upper Paleolithic of the Iranian Central Desert: the Delazian Site به دوره‌ی پارینه سنگی جدید ایران و محوطه‌ی دلازیان در استان سمنان پرداخته است. او با بررسی مجموعه دست‌افزارهای سنگیِ جمع‌آوری شده، محوطه‌ی دلازیان را دربر دارنده‌ی ایستگاه‌های موقت و دائمی ــ و احتمالاً در نزدیکی منابع آبی به شکل رودخانه‌ها و پلایاها ــ که در خلال چندین هزاره مورد استفاده قرار گرفته است، معرفی می‌کند.

عمران گاراژیان از دانشگاه نیشابور [2]، در مقاله‌ی Qaleh Khan a Site in Northern Khorassan and the Neolithic of North Eastern Iranian Plateau بخشی از مطالعات باستان‌شناسی محوطه‌ی قلعه خان در 63 کیلومتری شهر بجنورد در خراسان شمالی را منتشر کرده است. او که سرپرستی گروه کاوش در این محوطه (از سال 1384 تا 1387) را عهده‌دار بوده، به یافته‌های  حاصل از پژوهش میدانی ، با تمرکز بر لایه‌های نوسنگی گمانه‌ی 3 ، پرداخته است. 

محمد اسماعیل اسمعیلی جلودار از دانشگاه تهران [3]، در مقاله‌ی  ...Central Zagros, Highland Fars and Lowland Susiana مطالعه‌ای مقایسه‌ای بین مجموعه سفال‌های به دست آمده از یکی از محوطه‌های کاوش نجات‌بخشی در حوزه‌ی سد و تونل سوم کوهرنگ به نام "حاجی جلیل" با نمونه‌های به دست آمده از محوطه‌های شاخص خوزستان و فارس انجام داده است. پرداختن به چگونگی انجام کاوش (در مقام سرپرستِ گروه، سال 1388)  و لایه‌نگاری و گاهنگاری اولیه‌ی این محوطه هم از دیگر موارد مورد اشاره‌ی ایشان است.

علیرضا عسکری چاوردی [4]، در مقاله‌ی  Tol-e Ajori: a Monumental Gate of the Early Achaemenian period in the Persepolis Area  به یافته‌های فصل چهارم (1393) کاوش هیأت ایرانی-ایتالیایی در "تل آجریِ" پارسه‌ی فارس پرداخته است و  بیان نموده که این "ساختمان-دروازه" متعلق به دوره‌ی آغاز هخامنشی بوده و بر اساس طرح بنای بابلی نوی "دروازه‌ی ایشتار" ساخته شده است. طبق مطالعات ایشان، نگاره‌شناسی و ساختار آجرهای لعابدار این بنا، شبیه نمونه‌های بابلی است و با آجرهای لعابدار شوش و تخت جمشید تفاوت‌های آشکاری دارد.  

مهرنوش سروش، در مقاله‌ی The Misr of ‘Askar Mokram: Preliminary Report and Framework for Future Research به پژوهش درباره‌ی سازمان فضایی شهر تاریخی "عسکر مُکرم" در استان خوزستان پرداخته است. وی، "عسکر مکرم" را یکی از نمونه‌های کلاسیکِ امصار در صدر اسلام معرفی می‌کند و علاوه بر مستندسازی به کمک سنجش از راه دور و مطالعات میدانی،  تاریخ بنیانگذاری و زوال شهر را با استفاده از متون تاریخی بررسی نموده است. 


[1] با همکاری جفری کلارک
[2] با همکاری لیلا پاپُلی یزدی و حمیده فخر قائمی
[3] با همکاری سعید ذوالقدر
[4] با همکاری پی‌یر فرانچسکو کالیری و عماد متین