وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...
وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...

مقاله‌ام در نسبت نجوم با میدان نقش جهان اصفهان


این درخت باز بار داده، جای امیدواری دارد ....


مقاله‌ام که چاپ شد، بی‌سروصدا در ریسرچ‌گیت بارگذاری-اش کردم. مردم ایران این روزها غمگین و عزادار هستند، و خودم هم احساس پوچی و بیهودگی بهم دست داده بود ... با خودم فکر می‌کردم تمام این‌ها وقتی ارزش دارد که مردم خوشحال باشند ....

استاد مشاورم از طریق اعلانِ ریسرچ‌گیت مطلع شده بود، و زنگ زده بود برای شادباش گفتن. بی‌انگیزگی-ام را که دید، از ارزشمند-بودن تحقیق و تلاشی که انجام‌شده برایم گفت ... تهش رسیدیم به این کلامِ حکیم فردوسی که «سخن مانَد از تو همی یادگار ...».

امروز با همان نیّت (که سخن‌ام به یادگار بماند) از مقاله‌ام می‌گویم؛ مقاله‌ای که برای-اش وقت و انرژی بسیاری گذاشته‌ام و اوّلین مقاله‌ی استخراجی از رساله‌ی دکتری-ام است.


ایده‌اش از یک گزارش تاریخی بود. گزارشی که ملا جلال یزدی، منجّم مشهور دوره‌ی شاه‌عباس صفوی، درباره‌ی طرح‌اندازی [یا به قول خودش «طرح نمودن»] میدان نقش جهان و بازار قیصریه‌ی اصفهان دارد. او، تاریخ این پروژه‌ی بزرگ عمرانی را اوایلِ صفر سال 1000 هجری گزارش می‌کند.

منجّمان آن روزگار، در اقدامات کلانِ  اینچنینی، طرفِ مشورت  بوده‌اند و بی‌ملاحظه‌ی احکام نجومیِ آنان امکان نداشت پی‌های یک معماریِ شهری در این ابعاد افگنده شود. آیا می‌توان با مطالعه‌ و فهمِ  این احکام نجومی، به زمان دقیق ساختِ میدان و بازار اصفهان پی برد؟ آیا «تنجیم» می‌تواند یک لایه بر لایه‌های تاریخی-معماری-باستان‌شناختی محوطه‌ی میدان نقش‌جهان بیفزاید و میراثی از جنس ناملموس در آن جلوه‌گر سازَد؟

این ایده‌ وقتی جذاب‌تر می‌شد که می‌دانستیم مطالعات جدید، ارتباط راستا و جهت‌گیری میدان نقش‌جهان با رونِ اصفهانی را رد می‌کند و دلایل دیگری را برای سویابی میدان مد نظر قرار میدهد، که یکی از آن‌ها تنجیم و طالع‌بینی است (نـک: پژوهش ارزشمندِ هوشیاری و پورنادری در این ارتباط، که در بخش پیشینه‌ی مقاله هم مورد ارجاع بوده است).


سخت‌ترین بخش کار، فهمیدن و درکِ مطالبی بود که منجّمانِ پیشین در باب احکام نجوم نگاشته بودند ـ گویی که با یک زبان رمزی و بسیار پیچیده روبرو شده بودم؛ و دشواریِ بعدی، کارکردن با نرم‌افزارهای شبیه‌سازِ آسـمان بود. در این مسیر ناآشـنا و نابَلَد، راهنمایی‌های استاد مشاورم، چراغ راه و یاریگرم شد. علاوه‌بر "التفهیم" ابوریحان بیرونی، این کُتب کهنِ نجومی/تنجیمی مورد مطالعه و فیش‌برداری-ام بوده است:

روضة المنجمین، تألیف شهمردان‌بن ابی‌الخیر (قرن 5 هجری). کفایة التعلیم، تألیف غزنوی (قرن 6 هجری)."سی فصل" و "بیست باب"، هر دو از تألیفاتِ خواجه نصیر‌ (قرن 7 هجری). اختیارات مظفری، تألیف قطب‌الدین شیرازی (قرن 7 هجری). مدخل منظوم، از عبدالجبار خجندی (قرن 7 هجری).  شرح سی‌فصل، از بدرالدین طبری (قرن 9 هجری).  تحفه نظامیه، تألیف رویانی (قرن 10 هجری). اختیارات شاهی، تألیف اوحدی (قرن 10 هجری). لوایح القمر، تألیف واعظ کاشفی (قرن 10 هجری). شرح بیست‌باب، از ملامظفر گنابادی (قرن 11 هجری).  اختیارات مجلسی، از محمدباقر مجلسی (قرن 12 هجری).


بعضی عناوین بخش‌ها و زیربخش‌های این مقاله عبارتند از:

شأنیت نجومی محوطه‌های میراثی و عرصه‌های بین‌المللی. نسبت نجوم با معماری و شهرسازی ایرانی، رصدخانه‌ها و ابزارآلات نجومی، قبله‌یابی نجومی و جهت‌گیری شهرهای اسلامی، اختیارات نجومی و شرایط کلی و جزوی آن برای بنای عمارات و شهرها، طالع نجومی بناها و شهرهای تاریخی، ارتباط برج قوس با باروی اصفهان.

در پایان، لازم می‌دانم مزید بر قدردانیِ مقاله، باز در اینجا سپاس داشته باشم از: دکتر علی شهابی‌نژاد که تحقیقات خود درباره‌ی میدان نقش‌جهان را در اختیارم گذاشتند و در متن مقاله هم به آن‌ها ارجاع شده است. دکتر بهنام پدرام، استاد بزرگوارم که پیوسته مشوّق من و دیگر دانشجویان برای ارائه‌ی جُستار و سخنی نو بوده و هستند، دکتر مهدی رازانی، دوست گرامی و پُر-ایده‌ام، و خانم‌ها سیده سمیه حسینی و فاطمه پارسی، دانشجویان معماری دانشگاه آزاد رامسر، که از هنرشان در تصویرسازی این مقاله بهره برده‌ام.

از هر نقد منصفانه‌ای استقبال می‌کنم و دست منتقدان را به گرمی خواهم فشرد.

و  این کلامِ استادم دکتر "جلیل دوستخواه" که:  این آنچه بود که توانستیم، و نه آنچه که می‌خواستیم ....


بازشناسی و بازخوانی ملاحظات نجومی در طرح‌اندازی میدان نقش جهان اصفهان. معماری اقلیم گرم و خشک, 10(15), 1-32.

لینک دریافتِ مقاله‌ در وبسایت نشریه علمی‌پژوهشی معماری اقلیم گرم و خشک

http://smb.yazd.ac.ir/article_2744.html

 کُد doi  مقاله:

https://doi.org/10.22034/ahdc.2022.2744


دریافت مقاله در پیکوفایل (+)




مرثیه‌ی گمشده


امروز مجالی دست داد تا یکی از مستندهای عالی سینمای ایران را ببینم: "مرثیه‌ی گمشده" ساخته‌ی خسرو سینائی. [تماشای آنلاین در اینجا]

ساخت این مستند، 12سال به طول انجامیده بود: از سال 1971 تا 1983 . روایتی‌ست از آوارگیِ مردم لهستان طیِ جنگ جهانی دوّم و مهاجرت‌ِ شمار زیادی از آنان به ایران. 



حین تماشا، آنجا که فیلمسازْ خاطرات دوران کودکیِ لهستانی‌هایی که از اصفهان به "زلاند نو" رفته بودند را به تصویر می‌کشد، نکته‌ی جالبی دیدم که فکرم را مشغول کرده است: آیا اردوگاه‌ کودکان لهستانی در جلفای اصفهان در سال‌های 44-1942، همان بنای معروف به مدرسه‌ی فرانسوی‌ها بوده که اکنون مرمّت شده و محل دانشکده‌ی هنرهای تجسمیِ دانشگاه هنر اصفهان است؟!


نماهایی از فیلم ــ اردوگاه کودکان لهستانی در اصفهان ، تاریخ فیلمبرداری: سال 1975


نمایی از یک کلیسا در فیلم، شبیه به کلیسای کاتولیک‌ها در پشت مدرسه‌ی فرانسوی‌ها


دانشکده‌ی هنرهای تجسمی، در محله‌ی سنگتراش‌هاـست و چندان با دانشکده‌ی ما (دانشکده‌ی حفاظت و مرمت) فاصله ندارد. عکس‌های زیر را همین سه ماه پیش در آنجا گرفته‌ام. می‌توان به مقایسه‌ی معماریِ آن با بنای نشان‌داده‌شده در فیلم پرداخت. البته تفاوت‌هایی در تعداد ستون‌های نمای اصلی و فُرم ورودی زیرزمین وجود دارد. ولی شاید این تفاوت‌ها در هنگام مرمّت به وجود آمده باشد؛ اینطور که مثلاً یکسری از ستون‌ها را که الحاقی بوده، برچیده‌ باشند!


دانشکده‌ی هنرهای تجسمیِ دانشگاه هنر اصفهان. عکس‌ها از نگارنده


کلیسای کاتولیک‌ها در پشت دانشکده. عکس از نگارنده


---------------------------

یکی ازسکانس‌های زیبای فیلم، آنجاست که خانم آنّا بورکوفسکا (افخمی)، از پناهجویان لهستانی ــ که در ایران ماندگار شده و شوهری ایرانی هم اختیار کرده بود، ترانه‌ای (ظاهراً خود-گفته) به فارسی را با پیانو می‌خواند و می‌نوازد. این قطعه را در تماشا و نماشا به اشتراک گذاشته‌ام؛ با این اندوه که دانستم ایشانْ  10سالی‌ست که درگذشته‌:


می‌دانم که دیگر نیستی 

فقط غم از تو برایم هست

تو عوض نمی‌شی با هیچی

قلبت مال دیگری‌ـست

اگر اینجور باشه که ما باید جدا بمونیم

نمی‌خوام

نمی‌تونم زنده، بدون تو

چون‌که

کس دیگری عاشق توست ...





پی‌نوشت:

ــ بیوگرافی "آنا بورکوفسکا" را در اینجا می‌توانید بخوانید.

ــ درباره‌ی اقامت کودکان لهستانی در اصفهانْ در جریان جنگ جهانی دوّم، مطلب خوبی هم در تارنمای "ایران نامه" موجود است.