وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...
وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...

انسان کیهانی


زنده‌یاد دکتر محمد حسین وافی، استاد و مدیر-گروه‌مان بود در دوره‌ی کارشناسی ارشد. خانواده‌اش کتاب‌های او را پس از فوت-اش، به کتابخانه‌ی دانشگاه‌ـمان (دانشگاه هنر اصفهان) اهدا کرده بودند [چه کار زیبایی!] ؛  یکی از آن‌ها، کتاب "هندسه‌ی مقدّس: فلسفه و تمرین" بود؛ نوشته‌ی رابرت لولر.


امروز داشتم این کتاب را می‌خواندم که دو مقایسه‌ی زیبا در آن چشم‌هایم را نواخت:


1- مقایسه‌ی ریشه‌شناختیِ دو واژه‌ی "زاویه" و "فرشته" در زبان انگلیسی

 -زاویه-    angle    /ˈaŋɡ(ə)l /

         و
  -فرشته-    angel    /ˈeɪndʒ(ə)l/

همیشه این دو واژه را به دلیل شباهت ساختاری‌شان اشتباه گرفته‌ام (هم در تلفظ و هم در کاربرد). توضیحات جالب نویسنده‌ی کتاب:

«ستاره‌شناسان قدیم، حرکت و موقعیت اجرام سماوی را از طریق علایم زاویه‌ای تعیین می‌کردند. حالات گوناگون زاویه‌ای خورشید، ماه، سیارات و ستاره‌ها، با تغییرات دوره‌ای در جهان طبیعی مانند فصول، جزر و مد، رشد گیاهان، باروری حیوانات و غیره ارتباط داشت. همین زاویه بود که تأثیرات الگوی سماوی در رویدادهای زمینی را مشخص می‌کرد. به این طریق چه‌بسا تشابه ریشه‌ای واژه های angle و angel ارزیابی شود.» (ص 12)




2- خداوند، جهان را از میل به دیدن خویش و تحسینِ خویش آفرید. پس تن‌پوشِ مادّیِ هستی، برای دیده‌شدن و ستایش‌شدنِ "او" است!

مقایسه‌ی جالبی بین تکاملِ "انسان" و "گیاه" از قول رودولف اشتاینر (+) فیلسوف نامدار اتریشی ــ از کان به نبات، از حیوان به نور حقیقت:

«انسان، در کالبد حیوانی خود، در واقع چیزی جز تبدیل وارونه‌ی یک گیاه نیست:

گُل که اندام تناسلی گیاه است، رویشی رو به بالا دارد و انرژی گیاه را بسوی نور می‌کشاند؛ حال‌آنکه اندام‌ تناسلی انسان، پایین قرار گرفته‌ و انرژی جسم را به پایین می‌کشد. ریشه‌های گیاه، در خاک است؛ امّا در انسان، کنش ویژه‌ی رشد در پیچیدگی‌های مغز وی پیدا می‌شود

در این منطق تکاملی، هدفِ انسان فیزیکی، دگرگونی درونی و تجسم حیوانی در کالبد نورانی‌ست؛ همان کاری که تکامل گیاهی [با آزاد کردن کیفیت‌های الهی متراکم در تخمه‌ی دربند] در قلمرو محصور کانی انجام می‌دهد.» (ص 190)