"جاده". این نام فیلمی است از کارگردان نامدار ایتالیایی "فدریکو فلینی". این فیلم را دو بار از تلویزیون دیدم. یکبار در کودکی در برنامه ی "هنر هفتم" (که از شبکه ی یک پخش می شد با اجرای "اکبر عالمی") و بار دوم (که تاریخ اش را دقیق نوشته ام) در ۱۶ آبان ماه ۱۳۷۶ از برنامه ی "سینما دو".
چرا یاد ِ این فیلم افتادم؟ یادداشتی را یافتم از همان سالها که این فیلم را دیده بودم! نوشته بودم: ... کیست که با دیدن گریستن ِ "زامپانو" در سکانس نهایی، وقتی که در کنار دریا پس از عمری زندگی، ناگهان به خود می آید، به اطراف ِ خویش و به آسمان می نگرد و می اندیشد که "جلسومینا" پنج سال ِ پیش مرده است و او تنها ست، تنهای تنها ... ، متأثر نشود و بی اختیار نگرید؟ انسان در تنهایی می پوسد و سیاه می شود!
چندی پیش در سایت YouTube ویدیوی بسیار زیبایی دیدم از یک گروهِ خواننده ی مسلمان ساکن ِ دانمارک به نام ِ گروه Outlandish به چم و معنی ِ "بیگانه" که متناسب است با حال و هوای مسلمین در اروپا و به ویژه دانمارک. نام ِ ویدیو، Callin' U است ... زندگی ِ سخت ِ کارگری مسلمان در دیار غربت که تنها دلخوشی و دارایی و ثروت اش، همسر مهربان و وفادارش است! و چه ثروتی بالاتر از این؟ ترانه و ویدیو به دلم نشست؛ شاید بخاطر همذات پنداری ِ شرقی با خواننده ی ترانه! بخشی از متن ِ ترانه و برگردان ِ آزادِ آن را به فارسی در اینجا می آورم:
من صدایت می زنم
به همه تلاش ها و تکاپویم
محتاج ِ تو ام
به دین و باورم
به سرشک و این راه اشکآگین شده
شاید ناتوانم در ابراز ِ آن
ولی عشق ام را باورم کن
من صدایت می زنم
به همه زمان ها و ستیزهایم
به همه جستجوهایم در راهِ راسـتی
برای بدست آوردن ِ تو
ببین بهای ِ آن را؛ خستگی را
خانه و رها شدنم در خواب را
نه اینکه از یاد برم خود را
هستم
نه دیگر
چه نیازی به دیگران؟
تنها تو! تو!
من تو را صدا می زنم
تنها و تنها محبوبِ من
نه
چه نیازی به دیگران؟
تنها تو! تو!
من تو را صدا می زنم
همه ی خواسته ام از زندگی
من صدایت می زنم
همه سرخوشی
همه شادی ِ زندگی ام
همه با تو ست
زندگی ام را ببین
روزها و شب هایم را
و پایان ِ هر روز
در خود بودن ام را
من صدایت می زنم
زمانی که مشکلاتم آسان شود
گرفتاری ها، ساده شود
باید ممنون ِ تو باشم نیمه ی دیگرم
درد ِ مشترکم، بردبارم، همسرم
کدام سپاس تو را سزد
هنوز باید بیاموزم از تو
نه دیگر
چه نیازی به دیگران؟
تنها تو! تو!
من تو را صدا می زنم
تنها و تنها محبوبِ من
نه
چه نیازی به دیگران؟
تنها تو! تو!
من تو را صدا می زنم
همه ی خواسته ام از زندگی ...
I'm callin' UWith all my goals, my very soul
Ain't fallin' through
I'm in need of U
The trust in my faith
My tears and my ways is drowning so
I cannot always show it
But don't doubt my love
I'm callin' U
With all my time and all my fights
In search for the truth
Tryin'a reach U
See the worth of my sweat
My house and my bed
Am lost in sleep
I will not be false in who I am
As long as I breathe
Oh, no, no
I don't need nobody
& I don't feel nobody
I don't call nobody but U
My One & Only
I don't need nobody
& I don't feel nobody
I don't call nobody but U
all I need in my life
I'm callin' U
When all my joy
And all my love is feelin' good
Cuz it's due to U
See the time of my life
My days and my nights
so it's alright
Cuz at the end of the day
I still got enough for me and my
I'm callin' U
When all my keys
And all my bizz
Runs all so smooth
I'm thankin' U
See the halves in my life
My patience, my wife
With all that I know
Oh, take no more than I deserve
Still need to learn more
Oh, no, no
I don't need nobody
& I don't feel nobody
I don't call nobody but U
My One & Only
I don't need nobody
& I don't feel nobody
I don't call nobody but U
all I need in my life ...
چقدر زیبا بود این ترانه و یاداشتی که بعد از دیدن فیلم جاده نوشتید. من هنوز این فیلم رو ندیدم.
با خوندن این ترانه ناخودآگاه به یاد « ناظم حکمت » افتادم و سالهایی که در زندان سپری کرد و همواره از عشق به همسرش سرود ....
« کتابی می خوانم تو در آنی
ترانه ای می شنوم تو در آنی
نان می خورم در برابرم توئی
کار می کنم مینشینی و چشم در من می دوزی
ای همیشه حاضر من
با همدیگر سخن نمی گوییم
صدای همدیگر را نمی شنویم
ای بیوه ی هشت ساله ی من....»
گفتید به دلایلی کمتر به اینترنت خواهید اومد ... امیدوارم این کم اومدن باعث نشه جای خالی نظرات شما رو در وبلاگم ببینم و همینطور جای خالی نوشته هاتون رو در وبلاگ خودتون.... به امید موفقیت...
درود به یاغش گرامی
که خودت و وبلاگت بسیار پربهره و زیبا
همیشه شادزی و مهرت فزون
به روزم و منتظر حضور مهربان شما.......
درود ....
مدینه فاضله جایی است که آزادی بیان محدود نمی شود مگر!! در شرایطی که امنیت کشور در خطر باشد.
به راستی مدینه ی فاضله کجاست ؟؟؟؟
با اینکه این فیلم (جاده) فیلم بچگییای من بود ولی دوسش داشتم.ممنون که منو یاد اون دوران انداختی.به منم سر بزن.