وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...
وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...

چرایی ِ 6 بودن ِ "گاهان"ِ زرتشت در روایت ِ "زادسپرم"



چرایی ِ 6 بودن ِ "گاهان"ِ زرتشت در روایت ِ "زادسپرم"


در دین ِ زرتشت، عمر ِ جهان به 12 هزار سال تخمین زده شده است؛ مطابق ِ 12 اَختر  که هر اَختری یکهزار سال فرمانروایی می کند؛ ایشان را نام "بره"، "گاو"، "دو پیکر"، "خرچنگ"، "شیر"، "خوشه"، "ترازو"، "کژدم"، "نیمَسب"، "بز"، "دلو" و "ماهی" است. (1)

سه هزار سال ِ اول را جهان به حالت ِ "مینوئی" در خاموشی و آرامش می گذرانیده، و پیوسته نیمروز (ظهر) بوده است ... ؛ در سه هزار سال دوم، "گیتی" شکل گرفته و مخلوقات ِ پیشتر مینُوی ِ "هرمزد"، تن ِ مادی یافتند (2)

بنا بر روایت ِ دینی ِ "بندهش"(3)، چون "هرمزد" همه ی آفریدگان را بیافرید و "خِرَد" را به مردمان فراز برد، آنان را اختیار ِ این داد که به هنگام ِ شکل گیری ِ تن ِ مادی شان، با "دروج" (دروغ) ِ "اهریمن" ستیز کرده و آن را نابود کنند تا زندگی ِ جاودانه و بی مرگی بیابند، و یا به پاسداری از "اهریمن" پردازند! مردمان با "خِرَد ِ هرمزدی -خرد ِ همه آگاه-" از سرانجام ِ تیره و پتیارگی که اهریمن ِ دروج پدید می آورد آگاه شدند، و همداستان شدند که به جهان بروند با تن ِ مادی ِ خود برای ستیز با "دروج"، و انوشه (جاودان) شدن.

در ادامه ی روایت چنین آمده است که "اهریمن" در برابر ِ این عزم به پرهیزگاری ِ مردمان، گیج شد و 3 هزار سال به گیجی فرو افتاد. (4)

پس از آن، یعنی هنگامی که 6 هزار سال از آغاز ِ جهان می گذشت (سه هزار سال به مینوئی و سه هزار سال بصورت ِ مادی، در پاکی)، "اهریمن" از گیجی و خواب برمی خیزد و بر آفرینش ِ مادی ِ "هرمزد" حمله می بَرَد، و عهد ِ آمیزش ِ نیکی و بدی در جهان آغاز می شود ... .


تصویر ۱- فریم هایی از انیمیشن ِ تحسین شده ی "فانتازیا" که توسط "والت دیزنی" در سال 1940 میلادی ساخته شد، و در پس زمینه ی سمفونی "شبی بر فراز کوه سنگی" اثر ِ "موسورگسکی" به روایت ِ داستان ِ مبارزه ی خدا و شیطان، و تازش ِ نیروی ِ شر و اهریمنی بر آفرینش، و پاسخگویی ِ قوای ِ خیر و خوبی پرداخت.

قالب ِ انیمیشن، در متن ِ روایی ِ خود شباهت های ِ بسیاری با دیدگاه ِ متون ِ پهلوی و زرتشتیگری ِ عهد ِ ساسانی از مبارزه ی روشنایی و تاریکی دارد.



پیشتر در اینجا نقدی بر نقد ِ دفاع از "گاهان ِ 5 گانه ی زرتشت" داشتم؛ امشب به هنگام ِ مطالعه ی برگردان ِ انگلیسی ِ "وست" از فصل ِ بیست و پنجم ِ متن ِ پهلوی ِ "گزیده های زادسپرم" (5)، جملاتی مرتبط با بحث ِ مذکور چشم ام را نواخت که عیناً در اینجا می آورم:


2. ... the Gathas are into six, which are called the Ahunavaiti Gatha, the Yasna, the Ushtavaiti Gatha, the Spenta-Mainyu (Spetamato) Gatha, the Vohu-khshathra Gatha, and the Vahishtoishti Gatha ....

7. Then the Gathas are apportioned into 6666 words (marik), ...

8. And the 6666 words, which are in the Gathas, are an indicator of the period from the adversary having come to the creatures, as far as unto the end of the six millenniums ...
9. And after those 6000, which are the 6000 years, are the Airyaman of Ardwahisht and the accompanying sayings (ham-vaco) which are at the end of the Gathas ... .


«"گاهان" 6 تا ست، که بدین نام اند: "اهونَوَیتی گاثا"، "یسـنَه"، "اُشتَوَیتی گاثا"، "اسپنتا-مَینیو گاثا، "وهو-خشترا گاثا"، و "وَهیشتوایشتی گاثا" ...و نیز "گاهان" مشتمل است بر 6666 واژه ...
و این 6666 واژه ی "گاهان" ، نشانه و اشاره ای ست به عهد ِ تازش (اهریمن) بر مخلوقات، در پایان ِ 6 هزار سال ...
و پس از آن 6 هزار ، همانا 6 هزار سال ِ دیگر است، که بانگ ِ همراهی و یاری ِ "ایریَمَن" ِ "اردوَهیشت" در آن باشد، همانگونه که در پایان ِ "گاهان" آمده است ... ».


همانطور که دیده می شود، رأی ِ روشن و صریح ِ "زادسپرم"، هیربد ِ بزرگ ِ کرمان در سده ی سوم هجری ، بر 6 گانه بودن ِ "گاهان" ِ زرتشت است، و ارتباط ِ  6 نسک ِ گاهانی با حمله و تازش ِ اهریمن در پایان ِ هزاره ی 6 ام از آفرینش.

"زادسپرم" پایان ِ "گاهان" را نیز قرین ِ بانگ ِ یاری و همراهی ِ "ایریَمَن" دانسته است، که می تواند اشاره به هات ِ 54 از دفتر ِ یسنَه و نماز ِ "ایریَمَن ایشیه" باشد.


"ایریمن" آنگونه که می دانیم، ایزدی ست که در مقام ِ پزشکی مینوی به فرمان ِ "هرمزد" به زمین می آید تا درمانگر ِ ناخوشی ها و بیماری هایی باشد که "اهریمن" به پتیارگی در آفرینش ِ مادی ایجاد کرده است:

«ای اَیریَمَن ِ گرامی!
بدین جا آی یاری ِ مردان و زنان ِ زرتشتی را ... »
(6)


و البته "زادسپرم"، نام ِ "ایریمن" را با "اردوَهیشت" (اَردیبهشت) همراه کرده است، و می دانیم که "اردیبهشت" بصورت ِ "اَشَه" یکی از فروزه های ِ "اهوره مزدا" است که پاینده ی ِ آتش در "گیتی" (آفرینش ِ مادی) می باشد.

در "اردیبهشت یشت" نیز این همراهی را به وضوح می یابیم:

«نماز "ایریمن ایشیه" که "انگرَمینیو" (اهریمن) و همه ی جادوان و پریان را برمی اندازد، بزرگترین منثره ی ورجاوند است؛ ... درمان بخش ترین ِ منثره ی ِ ورجاوند است.
کسی [از پزشکان] به یاری ِ "اشه" درمان کند. کسی به یاری ِ دانش درمان کند ...
اهریمن ِ تبهکار گفت: وای بر من از [دست] اَردیبهشت. ناخوش ترین ِ ناخوشی ها را براندازد ...»
(7)


تصویر 2- فریم های ِ دیگری از انیمیشن ِ فوق الذکر، که در ادامه به روایت ِ پیروزی ِ روشنایی و سپاه ِ خیر می پردازد و مؤمنین ِ مسیحی را نشان می دهد که مشعل به دست در بامدادان با نوای ِ ناقوس های ِ کلیسای ِ شهر، سرودخوان بسوی جنگل می روند، در حالیکه در پس زمینه ی تصاویر سمفونی ِ "آوه ماریا" اثر "شوبرت" نواخته می شود.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــ


مراجع ِ جُستار ِ بالا:

(1) مقدمه ی "صادق هدایت" بر گزارش ِ "زند وهومن یسن"، زند وهومن یسن و کارنامه ی اردشیر بابکان، انتشارات گهبد، تهران، 1384. ص 10. [نام ِ 12 اختر در فصل ِ سوم ِ "بندهش" در مرجع ِ (2) آمده است] (2) بُندهش، گزارش ِ مهرداد بهار، انتشارات ِ توس، تهران، 1380، صص 36-37 و 50 و 60. (3) همان، ص 50. (4) همان، ص 51. (5) http://www.avesta.org/mp/zadspram.html

(6) اَوستا؛ کهن ترین سرودهای ِ ایرانیان، گزارش جلیل ِ دوستخواه، 2 جلدی، نشر مروارید، 1377. نگاه کنید به گزارش ِ هات ِ 54، و نیز توضیحات ِ ذیل ِ نام ِ "ایریمن" در پایان ِ ج 2.(7) همان، اردیبهشت یشت، و نیز توضیحات ِ ذیل ِ نام ِ "اردیبهشت" در پایان ِ ج 2.


پی نوشت:

امشب برای ِ چندمین بار برگردان ِ انگلیسی ِ "وست" از متن ِ پهلوی ِ هیربد "زادسپرم" را خواندم؛ مورد ِ بحث ِ من بندهای 7 تا 9 از فصل 25 کتاب ِ "گزیده های زادسپرم" است؛ کل ِ متن در نشانی ِ زیر آمده است:

http://www.avesta.org/mp/zadspram.html#chap25

« Then the Gathas are apportioned into 6666 words (marik),... and up to the time when its cold and distress arrive, which become awful; the 600, including the excess as far as one ten, are years of the 6000 years which are the words of the six Gathas that are the first indicator of the six millenniums; therefore of the 60 centuries are then the 600 and those which are added to them (zak-i ghal).»


تصویر ۳- نماهایی از یک خلاقیت ِ هنری، که به بیان ِ تصویری روایت ِ "بُندَهِشن" از شکل گیری ِ خلقت و تازش ِ "اهریمن" بدان می پردازد. مطابق ِ این روایت ِ دینی ِ زرتشتی، عمر ِ جهان 12 هزار سال است، که در 3 هزار سالِ نخست، آفرینش حالتی مینوئی داشت؛ در 3 هزار سال دوم، آفرینش تن ِ مادی یافت و به ترتیب آسمان، آب، زمین، گیاه، گوسفند، و مردم (انسان ها) و آتش آفریده شدند. ولی بدین هنگام، زمانی که 6 هزار سال از آغاز ِ جهان می گذشت، "اهریمن" یا "اَنگرَ مَنیو" (بصورت ِ مار ِ غول پیکر -اژدها تصویر شده) بر آفرینش ِ مادی ِ "هُرمزد" حمله برد و کوشید تباه اش کند، و این آغاز آمیزش ِ نیکی و بدی بود در جهان ... ؛

در چهارمین هزاره از آغاز ِ آمیزش، "زرتشت" (با گُرزه ی گاوسار در دست، مشخص شده) دین را از "هرمزد" پذیرفت و آورد و اینگونه به یاری ِ مردمان شتافت ...

منبع ِ عکس: فیلم ِ "بر بالهای ِ آتش" -on wings of Fire-



این فکر رهایم نمی کند که ارتباط ِ تعریف شده توسط ِ هیربد "زادسپرم" در سده ی سوم هجری، بین ِ عدد ِ 6666 با لحظه ی آغاز ِ تازش و حمله ی ِ اهریمن بر آفرینش و مخلوقاتِ هُرمزد، چقدر مرتبط با تعریف ِ مسیحی ِ عدد ِ شیطان یا 666 است؟!


«عدد اسرار آمیز 666 به « عدد شیطان » (The number of the beast) یا « نشان شیطان » (sign of the beast) معروف است. این عدد به کتب ضدمسیح (Antichrist) تعلق دارد و همچنین در کتاب مقدس مکاشف یوحنا (Revelation) در بخش 13 و شعر 18 با عنوان « کامل بودن » (to be exact) این عدد ذکر شده است که متن آن چنین است:

Here is wisdom. Let him that hath understanding count the number of the beast: for it is the number of a man; and his number is 666

« در اینجا خرد هست. بگذار آنکه فهمی دارد عدد شیطان را بشمارد زیرا آن عدد مردی است و عدد او 666 است. »

البته منبع پیدایش این عدد به این عنوان کاملاً مشخص نمی‌باشد ... » ادامه ی این نوشته را در  "دانشنامه ی رشد"بخوانید، و نیز نگاه شود به توضیح ِ جامع ِ  "ویکیپدیا".



نظرات 7 + ارسال نظر
رابعه چهارشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 09:19 ب.ظ

هر روز می یام بخونم
ولی انقدر که سرم شلوغه بدون اینکه

acls پنج‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 04:02 ب.ظ http://www.acls.blogfa.com

دو پایگاه اینترنتی بروز شد :

پایگاه پژوهشهای فرهنگ و زبانهای آریایی : " دین " در اعلام جغرافیایی مازندران


http://www.acls.blogfa.com/post-39.aspx


پایگاه معرفی و نشر آثار دکتر مجتبی منشی زاده: تکواژ ماضی ساز و گونه های آن

http://www.monshizadeh.blogfa.com/post-5.aspx

علی مسافری جمعه 14 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 02:20 ق.ظ

دوست و استاد عزیز ، پس از مدتها از وبسایت شما بازدید کردم و لازم دیدم از همیت و پشتکار راسختان در کمک به رشد دانش تمدنیمان سپاگزاری نمایم. همواره پیروز باشید.

ممنون علی جان.
برقرار باشی.

مهدی رازانی شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 05:16 ب.ظ http://glak.blogfa.com/

عنوان: بررسی­های آرکئومتریک سنگ­های سیاه تمدن جیرفت
چکیده
کاوش­های باستان­شناسی اخیر در محوطه­های پیش از تاریخِ جیرفت با بسیاری آثار و یادمان­ها فرصت مناسبی برای پروهش و بررسی دوباره را در ناحیه جنوب شرق ایران بعد از 3 دهه فراهم نمود. از جمله مهمترین آثار این تمدن سنگ­های نرم و کنده­کاری شدهء آن هستند. که به واسطه نقوش نمادین­شان توجه بسیاری از متخصصین را به خود جلب کرده­اند. نامشخص بودن منابع، عدم شناخت ماهیت فیزیکی و شیمیایی ساختار آنها اساس این تحقیق ­می­باشد. از این رو برای آگاهی از منشاء این سنگ­ها، زون دگرگونی منطقه در نواحی کوه­های شمال غربی جیرفت و نزدیک تپه یحیی مورد بررسی قرار گرفت و تعداد 9 نمونه از معادن (آشین(1)، آشین(2)، آشین(3) و باغ برج) که مابین سال­های 1382-1388 شناسایی شده بودن برداشت شدند و سپس 5 نمونه (قطعات اشیاء) از محوطه­های باستان­شناسی و پیش از تاریخیِ جیرفت (کنار صندل شمالی، کنار صندل جنوبی و گورستان­های محطوط آباد، قلعه کوچک و قره قتو ) به وسیله آنالیز پراش پرتو ایکس، فلورسانس پرتو ایکس و پتروگرافی مقطع نازک مورد بررسی قرار گرفتند. ارزیابی نمونه­های آنالیزی و خوشه­بندی حاکی از آن است که:1) سنگ­های نرم تمدن جیرفت کلریت با فازهای شاخص – کلینو کلر و سافرین – می­باشند. از این رو به کار بردن اصطلاحات سنگ صابون و استئتایت برای آنها اشتباه است و باید از آن اجتناب شود.2) نتایج آنالیز عنصری و شناسایی فازهای معدنی برای کلیهء نمونه­ها نشان داد ظروف کلریتی جیرفت به لحاظ داده­های آنالیزی به معدن آشین (2) نزدیک­ترند و احتمال دارد آشین (2) منبع اصلی کارهای هنری هنرمندان کنار صندل باشد و تحقیق­های آینده در این رابطه باید بر این مناطق متمرکز شوند.

واژگان کلیدی: جیرفت، معدنکاوی، اشیاءکلریتی، پتروگرافی، XRD,XRF، خوشه­بندی(clustering)


استادان راهنما: دکتر یوسف مجید زاده - دکتر سید محمد امین امامی

استاد مشاور: مهندس عباس عابد اصفهانی

پژوهشگر: مهدی رازانی

چهارشنبه ۱۹/۱۲/۱۳۸۸ ساعت ۱۰ صبح

دانشکده مرمت دانشگاه هنر اصفهان

آدرس: خیابانُ حکیم نظامیُ کوچه سنگ تراشانُ خانه سوکیاسُ سالن دکتر شیرازی

مشتاق دیدار

مهدی ِ عزیز
درود.
شرمنده که در عمومی کردن ِ پیام ِ خوش ِ دفاع ِ رساله ات تأخیر افتاد.
یقین دارم که پژوهشی ارزنده را فراهم آورده ای.

پاینده باشی دوست.

رابعه دوشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 03:03 ق.ظ

سلام خوبین جناب اقای کاظمی؟
انگار که دارم نگران می شم یه جورایی

سلام.
سپاس از مهرتان.
مدتی دسترسی به "وب" نداشتم، و البته به تعمق در این ابیات ِ "شاملو" روزگار می گذراندم:

[غوغا بر سر ِ چیست؟
ظلمت پوشانی از اعماق برآمده اند که مجریان ِ فرمان ِ خداییم؛
شمشیری بی دسته را در مرز ِ تباهی و انسان نشانده اند؛
و بر سفره ای مشکوک، جهان را به ساده ترین لقمه ای بخش کرده اند: "ما" و "دوزخیان" ! ]

آریا سه‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 07:33 ب.ظ http://izadmehr.blogfa.com/

سلامی به زیبایی نام اهورا مزدا
به بلندای نام بزرگ ایران زمین
وبلاگ شما رو دیدم و خوشحال میشم که شما هم به وبلاگم سر بزنید و با هم تبادل لینک داشته باشیم و حتما بگو که با چه نامی لینکت کنم.
اگه دوست داشتید این بنده حقیر را با نام ایزدمهر لینک کنید
با سپاس فراوان
آریا

offer دوشنبه 16 مهر‌ماه سال 1397 ساعت 04:29 ب.ظ http://offer13.blog.ir

با سلام استاد کاظمی ؛ درباره این چرایی شش تا بودن گاهان میتوان از منظری دیگر نگریست :
پرده اول : زرتشتیان گاتها را متعلق به زرتشت نمیدانستند تا چند قرن پیش که مستشرقین بیان کردند گاتها قدیمی تر از بقیه قسمتهای اوستا است [ بجز یسنه هفت هات که از نظر زبان شناختی نمیتوان آنرا متأخرتر از گاتها دانست ] ، زاداسپرم [اگر اشتباه نکنم ] متعلق به اوایل فتح ایران است یعنی زمانیکه زرتشتیان هنوز ادعای تنها منتسب بودن گاتها به زرتشت را نداشتند .
پرده دوم : اوستای زرتشتیان کاملا توسط خودشان تحریف شده است با استناد به قول پروفسور کریستین سن که بیان میکند زرتشتیان خود مایل بودند پس از فتح ایران برخی قسمتهای اوستا را حذف کنند .
پرده سوم : دکتر پورداود به تحریفی بودن گاتها اشاره میکند [ بعلاوه پروفسور شوشتری ] .
پرده چهارم : آیا موبدین زرتشتی با گاتها [ با این زبانی که دارد ] آنقدر آشنایی داشته اند که بخش ها و کلمات آنرا بخوبی متوجه شوند ؟ یقیناً بله ، آیا نمیتوانستند تفاوت زبان گاتها با زبان بقیه قسمتهای اوستا را متوجه شوند ؟ بنظر من این نیز جوابش مثیت است ، چه آنکه دکتر ژان کلنز اثبات میکند که تقسیم گاتها به هات ، کاری از روی عمد بوده است و به یقین کسانی که اینکار را کردند با زبان گاتها آشنایی مناسبی داشتند . اما از نظر زبان شناختی هات 54 متفاوت از گاتهاست پس چطور آنرا نیز جزء گاتها حساب کرده اند ؟ پس شاید بتوان گفت دلیل اینکار ربطی به زبان و لهجه گاتها نداشته است ، چیز دیگری بوده که از اجداد خود فراگرفته بودند که گاتها بدین شکل است ، بعبارتی سخن زاداسپرم نه از روی علم ، بلکه از روی سنتی قدیمی بوده است که گاتها مشتمل بر اینهاست .
نتیجه گیری اول : گاتها همین بوده است که زاد اسپرم گفته اما زرتشتیان به مرور زمان آنرا تحریف کردند .
نتیجه گیری دوم : مؤلف زاداسپرم به 6666 کلمه در اوستا گاتها میگفته است اما مستشرقین به قدیمی ترین بخش اوستا گاتها گفتند و نه بخشهای مد نظر زرتشتیان آنگونه که در وندیداد و یا بر طبق همین زاداسپرم آمده است . این یعنی گاتهای مد نظر زرتشتیان یک چیز و گاتهای مد نظر مستشرقین یک چیز دیگر بوده است .
نتیجه گیری سوم : این دیدگاه مؤلف زاداسپرم است و به سبب کم آگاهی نسبت به محتویات گاتها این سخن را گفته است [ آگاهی اش راجع به گاتها و زبان اوستایی و ... کم بوده است ] .
درباره 6666 :
666 را عمدتاً به شیطان ربط میدهند اما درباره شیطان پرستی اگر تحقیقی کنید متوجه میشوید در تمدنها و دورانهای مختلف تاریخ حضور داشته است ، یعنی بعید نیست میترا پرستی هم ربطی به شیطان پرستی داشته باشد [ اگر دیوان را شیاطین و میترا را خدای دیوان فرض بکنیم که بخشی از مردم باستان زمانی آنرا می پرستیدند ] و سپس بگوییم به سبب نفوذ میترا در آیین زرتشت [ که نفوذش بر کسی پوشیده نیست ] بعلاوه قدرت بسیار زیادی که در یشت ها پیدا میکند ، عدد 6666 متعلق به میترا [ و مرتبط با شیطان ] بوده که وارد آیین زرتشت شده است و 666 برگرفته از این عدد است [ دلیل این ادعا این است که شخص زرتشت متعلق به دوران پیش از تاریخ و قدیمی تر از هر سندی است که راجع به 666 وجود دارد ، حال به یقین میترا نیز که در زمانی قبل از زرتشت پرستیده میشده است متعلق به زمانی بسیار دور است ، بنابراین اگر 6666 را متعلق به میترا بدانیم و میترا را مرتبط با شیطان ، در نتیجه 666 که در دورانهای بعد دیده شده و مرتبط با شیطان بوده است ، از 6666 گرفته شده که در زمانهای قبل تر مرتبط با شیطان بوده است ] ، این یک نظر است .
این تحلیل من بود .
آیین زرتشت آیین عجیبی است و به ماننده دریایی می ماند که اگر در قسمتی اش شروع به کند و کاو کنی ، در قسمت دیگری سر از آب بیرون می آوری ، بعنوان مثال درباره مسئله ای در وندیداد تحقیق میکنی ، سر از گاتها و یشت ها و حتی کتب پهلوی شایست ناشایست در می آوری ، اگرچه این پیچیدگی بوده که مستشرقین را علاقمند به این آیین کرده است .
با تشکر .

سلام. ممنون از توجه شما دوست گرامی. تحلیل‌تان درباره‌ی ردیابی عدد شیطان (666) در باورهای میترایی برایم جالب بود. می‌تواند موضوع یک پژوهش مستقل باشد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد