وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...
وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...

بازگشت به "جماله"




سال ها گذشت از خط های ِ درهم ِ الف و ب

و مشق هایی که برای ِ خط خوردن در سطر نمی گنجید ...
«ف.شهبازی»



شهریور ماهِ سال 84 صفحه ای در اینترنت آپلود کردم با عنوان ِ :. یاد :. که خاطراتِ عهدِ دانشجویی ام در آن جمع آمده بود ...

چهار سال پس از آن تاریخ، زمانی که به مناسبتی گذارم به اصفهان افتاده بود، در غروبی ناخودآگاه گام هایم به سویِ خیابان عبدالرزاق و محله ی "جماله" کج شد و بعد خود را در برابر ِ خوابگاهِ دانشجویانِ دانشگاه هنر اصفهان دیدم ...

با تردید در زدم ...

به واحد ِ 4 رفتم؛ آن جا که محل ِ زندگی ام بود در آن عهدِ دانشجویی ...

"محسن" نبود و سازش ... "فرهاد" نبود و صدایش ... دوستان ِ پیشین رفته بودند ...  سیل ِخاطراتِ گذشته و یادهایی مکرر از آن جمع ِ دوستانِ رفته به ذهن ام سرازیر شد ... و به یکباره احساس ِ اندوهِ شدیدی کردم ...

در واحد ِ 4 ، خیره بودم به در و دیوار و آن اندوه همچنان غالب بود ... تا که چهره های ِ آشنایی دیدم ... دوستانی که از آمدن ام مطلع شده بودند و به آن جا آمده بودند ... "مهدی" را دیدم ، "بابک" را و ...

آن اندوه اندک اندک زایل شد و آن غروب در واحدِ 4 خوابگاهِ "جماله" دوباره صدای ِ موسیقی طنین انداز شد به "یاد"ِ استوار ِ دوستی های ارجمندِ گذشته ...


قول داده بودم که نوای ِ موسیقی  و خاطره ی آن غروب را در اینترنت منتشر سازم تا برجا بماند و پیوسته در یاد. و اینک چنین کنم.


برای تماشا و دانلود ِ فیلم، اینجا یا روی تصویر زیر کلیک کنید!



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد