وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...
وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...

سفر به دیگر سو





من از میان همه‌ی شما

منتظر کسی بودم ... که نیامد!

(سید علی صالحی)



هر انسانی در این جهان رسالتی دارد؛ وظیفه ای؛ مسئولیتی که حُکم ِ انسان بودن بر دوش اش نهاده! و این سخت است!

می توان بیهوده زیست و به پایان رسید! و هم می توان این مسئولیت را تقبّل نمود و در ادای اش به استقبال ِ سختی ها رفت!

گاهی کارد به استخوان می رسد! هرچه تلاش کرده ای را جامعه به جای ِ حُرمت نهادن به آنی به هیچ می گیرد و بیهوده جلوه می دهد! آن زمان است که در خود فرو می روی و حسرتِ لحظاتی از زندگی ات را می خوری که صرفِ ادای ِ مسئولیت ات در قبالِ جامعه ساخته ای! و می اندیشی که ای کاش کمی خودخواه بودی و منافع ِ شخصی ات را در صدر قرار می دادی!

و دیگر ...

"انتظار"ی برای ِ رسیدن به پایان ِ جهان!

"عشق" تنها زمانی مفهوم ِ اصیل ِ غمناکِ خود را دارد که وصال، سهل و آسان نباشد! حُکم ِ سفر ِ آدمیان همین است!

زندگی یک سفر است! این سفر است که زیباست، نه رسیدن!

در سفر، "مسافر" پیوسته شوق ِ رسیدن دارد، ولی آن هنگام که به مقصد رسید، این شوق فرو می نشیند ... .

از سرانجام و پایان هرچند که بی خبریم، ولی راه روشن است!

سفری دیگر در پیش است، به دیگر سو ... .


نظرات 3 + ارسال نظر
شکوه میرزادگی سه‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 03:55 ق.ظ http://https://savepasa.ipower.com/index.htm

شما هم خوش فکر هستید و هم خوب می نویسید
موفق باشید.
گاهی هم مطلبی اختصاصی برای ما بنویسید.
چارتاقی ها چه شد؟ حیف ! رهایش کردید.
در مطلب مربوط به آذرگان که روی سایت است، وقتی درباره آتشکده نیاسر خواندم خیلی یادتان کردم.
با مهر

سرکار خانم میرزادگی گرامی،
دوستِ فرهیخته
سلام و سپاس از مهرتان.
در حال نگارش ِ کتابی درباره ی چارتاقی های ایران هستم. کتابی جامع است نه در حد ِ آلبوم ِ عکس که برخی پژوهندگان ارائه نموده اند. متأسفانه کار روزانه در دانشگاه در منصب ِ معاونت ِ عمرانی، بعلاوه ی تدریس در منصب ِ هیأت علمی، زمان کمی برایم باقی می گذارد و کار نگارش کتابم بسیار کند به پیش می رود.
در اینترنت به قدر کفایت بحث کرده ام در این رابطه و البته قبول دارید که ادامه ی بحث باید در کتابی مطرح شود. امید دارم بتوانم از پس آن بر آیم. به همه ی دوستان در بنیاد ِ میراث ِ پاسارگاد سلام و درود ِ مرا به خجستگی ِ آذرگان برسانید، و باز هم سپاس دارم که به یادم هستید. پاینده باشید و تندرست و شادمان.

* چهارشنبه 10 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:06 ق.ظ

هر انسانی در این جهان رسالتی دارد؛ وظیفه ای؛ مسئولیتی که حُکم ِ انسان بودن بر دوش اش نهاده!

==--_کردوان_--== چهارشنبه 10 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:23 ب.ظ http://kordawan.kurdblogger.com/

به نام شیدان شید
.
نکته ای گنگ در وندیداد و نکته ای شگفت انگیز در آن
.
فرنام نوشته ی نوینی در وبلاگ بهدینان گردستان است
.
شما هم میهن گرامی را به خواندن آن و بیان دیدگاه پیوسته با آن فرا می خوانم.
.
گاهی کارد به استخوان می رسد!.... و منافع ِ شخصی ات را در صدر قرار می دادی!
@@@اگر کردارمان اشونانه باشد ، راز ، خود پاسخگو خواهد بود.
.
همان گونه که من ، کامنت های ناپیوست با نوشته را ، پاک می کنم ، شما نیز در پاک کردن این کامنت ، آزاد هستید.
.
در پناه نور الانوار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد