چو بیدار گردی، جهان را ببین که دیباست با نقش ِ "مانی" به چین
چو رخشنده گردد جهان ز آفتاب رخ نرگس و لاله بیند پر آب
ازبکستان- تاشکند- نگاه رو به حیاط ِ موزهی صنایع دستی
عکس از: یاغش کاظمی
Court of Uzbekistan Museum of Applied Art
Photo by: Yaghesh Kazemi
آقای یاغش بسیار عزیز. استاد گرامی
چند ساله که وب لاگ شما رو مطالعه می کنم ختی با وجودی که بسیاری از مطالب در تخصص من نیست اما از اونها چیزهای زیادی رو یاد گرفتم و حظ وافری می برم. حتی عنوان وب لاگ شما که مفهومی عمیق رو می رسونه.فرصتی دست داد که به شما خسته نباشید عرض کنم و براتون آرزوی سلامت و توفیق روزافزون داشته باشم.
سپاس از مهرتان دوستِ ارجمند. "از این اَوستا" عنوانی بود برای ِ دفتر ِ خاطراتم پیش از آنکه به دنیای ِ اینترنت وارد شوم. عجیب نبود که همین عنوان را برای ِ وبلاگم برگزیدم. تنها تفاوت این شد که اکنون ذهنیات و روحیاتم در برابر ِ همگان قرار گرفته است و نه گوشه ای پنهان در دفتری شخصی.
لحظات فراوانی پیش آمده است که تردید کرده ام در ادامه ی اینگونه نوشتن، ولی ... "نوشتن از بار ِ روح می کاهد" ؛ شادمانم که نوشته هایم خوانندگانی صمیمی یافته است.
من نیز برایتان تندرستی و پیروزی ِ همیشگی آرزو دارم.
سلام با کنارم بمون بروزم
درود بسیار به یاغش ِ جان ِ جان
ز پوچ جهان هیچ اگر دوست دارم تو را دوست دارم اگر دوست دارم ........ از این اوستا را خواندم و لبالب از یاد و خاطرات شدم ... آن روزها رفتند ... آن روزهای خوب .... اما یادها ... یادها همیشه زنده اند ... این را تو گفتی ....
سربلند و روسپید و برقرار باشی همرزم هنوز و همیشه
به یادت هستم
یاساشین یاغیش ...
علیرضای ِ گرامی،
درود و سپاس.
"یادهای ِ نیک پیوسته استوار و برجا می مانند".
پاینده و پیروز باشی برادر.
____________
ز پوچ جهان هیچ اگر دوست دارم
ترا ای کهن بوم و بر دوست دارم
ترا ای کهن پیر جاوید برنا
ترا دوست دارم اگر دوست دارم
ترا ای گرانمایه دیرینه ایران
ترا ای گرامی گهر دوست دارم
ترا ای کهن زاد بوم بزرگان
بزرگ آفرین نامور دوست دارم ... .