وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...
وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...

من مقصّرم ...


چند وقتی است این فکر ذهنم را مشغول کرده که چطور دین و مذهب که واسطه‌ی ارتباطِ شخصیِ هر فرد با پروردگارش است؛ و وسیله‌ای است که انسان به واسطه‌ی آن می‌تواند آرامش قلبی یابد و هدفمندیِ آفرینش را جویا شود ــ و روشن است که ذاتِ والای ِ پروردگار فارغ است از دینداری یا بی‌دینی ِ بندگانش ــ در کشور ِ ما تبدیل شده است به ابزار ِ فضولی و ابرازِ شخصیّت و حرّافی و زیرآب‌زنیِ این و آن؟! علی‌الاصول کسی که از صبح تا شب یکسره در حال ِ کار و تلاش ِ مفید و سازنده باشد، فرصتی برایِ اینگونه کارها نمی‌یابد!

چه فراوان انسانهای شریف و خدمتگزار ِ مُلک و مملکت که در اَلکِ گزینش اینان، غم ِ غربت و جلای ِ وطن به جانشان است؛ و اندیشه‌های والا و خدماتشان برایِ از ما بهتران!

به گذشته‌ام که نگاه میکنم، می‌بینم که من هم در این سؤـرفتار مقصّر بوده‌ام و ناخواسته در گناهشان شریک!

پروردگارا گناهان و خطاهایم را ببخش و بیامرز!


یکی بنده‌ام با دلی پُر گناه / به نزدِ خداوندِ خورشید و ماه
امیدم به بخشایش ِ تُست و بس / به چیزی دگر نیستم دسترس
بیامرز کرده گناهِ مرا / درخشان کن این تیره راهِ مرا