وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...
وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...

معماری در سینما (10) : اتاق جنگِ فیلم دکتر استرنج‌لاو


در مقوله‌ی "معماری" در سینما، باید یادی هم بکنیم از "اتاق جنگِ" فیلم دکتر استرنج لاو (1964)، کمدیِ کابوس‌گونه‌ی ضد جنگِ استنلی کوبریک. ساخت دکور این اتاق، حاصل ایده‌‌ی کِن آدام، مدیر هنری و طراح صحنه‌ی مشهور سینما در دهه‌ی 1960، بود. آقای احسان خوش‌بخت در کتاب "معماری سلولوید"، خاطرات کِن آدام درباره‌ی طراحی این فضا را ترجمه کرده است که عیناً نقل میکنم:


«وقتی برای کوبریک ایده‌ام از اتاق جنگ با دو سطح متفاوت را بازگو کردم، به سرعت اعلام کرد که از ایده‌ام راضی است. من هم با خودم تصور کردم که دیگر با رضایت او، کار آسان شده و حالا فقط ساختن دکورها می‌ماند. سه هفته بعد، در حالی‌که در ساخت اتاق جنگ پیشرفت قابل ملاحظه‌ای کرده بودیم، استنلی گفت که این ایده جواب نمی‌دهد و او نمی‌داند که با سطح دوّم چه کار کند و پر کردن آن از سیاهی‌لشگر هم بسیار هزینه‌ساز خواهد بود. او از من خواست که طرح دیگری بدهم. اوّل آنقدر ناراحت شدم که برای یک‌ساعت تمام در باغ استودیوی شپرتون قدم زدم تا خودم را آرام کنم. بعد از مدتی پیش استنلی برگشتم و در حالی‌که او با نگاه معنادارش بالای سرم ایستاده بود، سعی کردم طرح‌های مختلفی برای او بکشم.

از میان طرح‌ها، او روی فضایی وسیع که شکلی سه‌گوش داشت مکث کرد و پرسد "آیا مثلث قوی‌ترین فُرم هندسی نیست؟" من گفتم دقیقاً. او ادامه داد "جای خوبی برای یک پناهگاه ضد بمب است". من اضافه کردم، با بتن مسلح. او گفت "یک پناهگاه زیرزمینی بتنی مثلثی‌شکل؛ همین عالی‌ست". او گفت روی میز پارچه‌ی ماقوت سبز می‌اندازیم. من گفتم ولی فیلم سیاه و سفید است. او گفت "عیبی ندارد. میخواهم رئیس‌جمهور و ژنرال‌هایش جوری به نظر برسند که انگار دارند پوکر بازی می‌کنند"».



تصویر زیر: اسکیس "کن آدام" از اتاق جنگ [با کلیک کردن، بزرگنمایی دارد]

اتاق جنگ در فیلم

تصویر زیر: ماکت اتاق جنگ

ماکت اتاق جنگ

تصویر زیر: کن آدام و دکور اتاق جنگ

کن آدام

تصویر زیر: پیتر سلرز (در نقش رئیس‌جمهور آمریکا) در نمایی از فیلم

دکتر استرنج لاو

تصاویر زیر: نماهایی از فیلم 

دکتر استرنج لاو

دکتر استرنج لاو




در میان مستندهای مربوط به این فیلم گشتم تا این خاطراتِ کن آدام را پیدا کنم. سرانجام آن را در دو مستند با نام‌های زیر یافتم و یکجا در آپارات گذاشتم:

1- Inside: 'Dr. Strangelove or How I Learned to Stop Worrying and Love the Bomb' , 2000

2- Ken Adam "Cold War Modern" , 2008



دوبله‌ی فیلم برادران کارامازوف

هنر دوبله‌ی فیلم در ایران، دوران پُرشکوهی داشته است. متأسفانه این روزها، این هنر رو به افول نهاده است و کمتر شاهد آثار فاخر هستیم.

یکی از فیلم‌هایی که در دوران پُر فروغِ پیشین، به فارسی دوبله شده، فیلم برادران کارامازوف (1969)، ساخته‌ی سینماگر شهیر روس "ایوان پیری‌یِف" است؛ به مدیریت-دوبلاژِ ابوالحسن تهامی.


تصاویر زیر: دو نمونه از پوسترهای فیلم

پوستر فیلم برادران کارامازوف

پوستر فیلم برادران کارامازوف


این فیلم، اقتباس سینمایی محبوبی‌ بوده است در روسیه از رُمان سترگِ فئودور داستایفسکی. شهرتش به هنگام اکران در روسیه، هم بخاطر مزدوج بودنِ کارگردان (پیری‌یِف) با ستاره‌ی جوانی که نقش گروشنکا را بازی می‌کرد (لیونِلّا پیری‌یِوا) بود و هم بخاطر فوت ناگهانی این کارگردان به هنگام فیلمبرداری بخش سوّمِ فیلم؛ که باعث شد این بخش را دو تن دیگر (کیریل لاوروف و میخائیل اولیانوف) تکمیل کنند. البته این اثر، شهرتی بین‌المللی هم دارد و نامزد اسکار بهترین فیلم غیر-انگلیسی‌زبانِ سال 1969 بوده است [که در رقابت با "زد"ِ کوستا گاوراس، جایزه‌ی اسکار را بدو وامیگذارد].


تصویر زیر: نمایی از فیلم برادران کارامازوف (آلیوشا، کاترینا و گروشنکا)

نمایی از فیلم برادران کارامازوف


دوستانی که اصل رُمان را [به ترجمه‌ی صالح حسینی] خوانده‌اند، بی‌شک این جدل زنانه را در یاد دارند -> مجلسی که آلیوشا پیغام برادرش دمیتری را برای نامزدش کاترینا ایوانووْنا آورده است: «به من گفت تعظیم‌ات کنم ـ و بگویم که دیگر نمی‌آید ـ امّا تعظیم‌ات می‌کند». کاترینا امیدوارانه می‌کوشد تعبیری دلخواه از پیغام ِ دمیتری داشته باشد؛ ولی آلیوشا او را از رابطه‌ی دمیتری و گروشنکا می‌آگاهاند و از قصدِ دمیتری برای ازدواج با آن زن. کاترینا با خنده‌ای عصبی می‌گوید: «از من داشته باش که با او عروسی نخواهد کرد». اینجاست که پرده‌ها بالا می‌رود و متوجه می‌شویم این دو زن، پیش از آمدنِ آلیوشا، با هم توافقی داشته‌اند ... کاترینا مهربانانه سه‌بار دستِ گروشنکا را می‌بوسد و گروشنکا هم متقابلاً قصد بوسیدنِ دست کاترینا را میکند: «دوشیزه بانوی عزیز، دستت را می‌گیرم و همانطور که تو دست مرا بوسیدی، من هم دست تو را می‌بوسم. تو دست مرا سه‌بار بوسیدی، امّا من باید سه‌هزار بار دستت را ببوسم تا با هم مساوی شویم»... خواننده‌ی مردد گمان می‌برد که این دو، همه چیز را بین خود حل و فصل کرده‌اند ... ولی ... .


تصویر زیر: نمایی از فیلم برادران کارامازوف (کاترینا در حال بوسیدنِ دست گروشنکا)

نمایی از فیلم برادران کارامازوف

نمایی از فیلم برادران کارامازوف

در نسخه‌ی دوبله‌ی فارسی، این سکانس از فیلم، با زیبایی و تبحر هرچه تمامتر توسط صداپیشگان زنده‌یادان ژاله کاظمی (به جای لیونِلّا پیری‌یِوا - در نقش گروشنکا) و فهیمه راستکار (به جای اِسوِتلانا کورکوشکو - در نقش کاترینا) در استودیو شهابِ تهران اجرا و بازی شده است. این سکانس را برای دانلود و تماشا در نماشا قرار داده‌ام.