«نوستالژیبازی و تاریخپرستی آفت جامعهایست که امروزِ زیبا ندارد و در اعصار غبار گرفته، پیِ آبرو و اعتباری برای خود میگردد. در چنین جامعهای طرح هر پرسشی دربارهی تاریخ کهن و چهرههایش باعث دندان نشان دادن متصدیان قبرستانهای کهنه میشود. شکوهِ تاریخ، دلیل پُز دادن مردم هیچ سرزمینی نبوده و یک مصری، یا یونانی و چینی خود را به تاریخ کهنش ــ که گاه عمری درازتر از تاریخ ما دارد ــ غَرّه نمیداند. شناخت درست تاریخ و چهرههایش به ما میآموزد هیچ خوب و بد مطلقی وجود ندارد ...».
متن بالا، بخشی از یک گفتار خردمندانه است؛ از صفحهی اینستاگرام "یغما گلرویی". البته ممکن است میان مصریها و یونانیها هم تاریخپرستانِ عقبماندهای باشند؛ به نظرم، فقط مردم چین توانستهاند با تلاش و پشتکار ستودنی، تاریخ باستانی خود را با"امروزِ زیبا"یشان پیوند زنند.
اگر مسجد شیخ لطفاللّه فاقد گلدسته است گنبدی دارد که یک سبد گل است. هنرمندان گلآفرین، گلهای خود را مانند طبیعت بر زمینهای نکاشتهاند. گل و گیاه هنر اصفهان در ذهن خالقان خود، بیآغاز و پایان، در ازل و ابد شناورند. در اینجا گل و گیاه، زمینهی بیآغاز و بیپایان زندگی است. پیدا نیست که گل از شاخه شکفته یا شاخه از گل؛ تا آغاز و پایان در دسترس نباشند. عطر را هم باید که مشام بیننده به دلخواه بیافریند.
"اسلیمی" ، که بصورت "آرابِسک" (عربی) به زبانهای اروپایی راه یافته است، شاهرگِ بیآغاز و پایان یک نقش و نگار هنری است، که با شاخ و برگ و گلی ساده میتواند، با چند پیچوتاب ماهرانه و عارفانه، به سادهترین و نجیبترین شیوهی ممکن، حامل پیامی آرامبخش و خیالانگیز و در عین حال ژرف باشد. برای هنرمند اسلیمیپرداز هدف پرداختن به ازل و ابد است و در حدّ فاصل این دو، برای تکرار بینهایت نقش هیچ مانعی وجود ندارد.
واژههای "ازل" و "ابد" را باید برآمده از ژرفا و پیشینهی تفکّر و یزدانشناسی ایرانی دانست. واژهی عربیشدهی "ازل"، ظاهراً از "اَسَر" پهلوی گرفته شده که خود از پیشوندِ نفیِ "اَ" و "سر" (= آغاز) ساخته شده است. واژهی عربی شدهی "ابد" هم، ظاهراً از "اَپاد" (اَپاذ) پهلوی گرفته شده، که خود از پیشوندِ نفیِ "اَ" و "پاد" (= پا، پایان) ساخته شده است. مفاهیم ازل و ابد در جهانبینی آیین زرتشت و به ویژه در زروانیسم متّکی بر این آیین، که زمان را بُنِ هستی میداند، از بار دینیـفلسفی ژرفی برخوردار هستند.
عکس از: ی. کاظمی
منبع نوشته: رجبی، پرویز. (1389). سدههای گمشده (ج.1: فروپاشی ساسانیان تا برآمدن صفّاریان). تهران: نشر پژواک کیوان. ص 268 و 292.