وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...
وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...

زوروی والت دیزنی

والت دیزنی، در سال‌های 1954 تا 1958، مجموعه‌ی تلویزیونی موفق «دیزنی‌لند» را برای شبکه‌ی امریکن برودکستینگ کمپانی (ABC) تهیه نمود. در یازدهم سپتامبر سال 1957، حدود یک ماه پیش از پخش سریال زورو، والت در همین شویِ تلویزیونی، زمینه‌ای برای معرفی زورو-ی خود می‌چیند: از او، در حالی‌که توسط ماوسکیترها [1] دوره شده، مشتاقانه خواسته می‌شود که درباره‌ی زورو سخن بگوید. والت هم سرانجام تسلیم اصرارها می‌شود و از سرآغازِ پُرشکوهِ سریال زورو پرده‌برداری می‌کند. هیجان‌انگیزتر، نخستین برخورد بینندگان با گای ویلیامز در نقش زورو است و شمشیربازی او با سایه‌اش!


علاقه‌ام به زوروی والت دیزنی، سبب شد تا این افتتاحیه‌ی خاطره‌انگیز را زیرنویس فارسی بزنم و در آپارات منتشر نمایم. هم از آن خاطره، صدای نوار کاست زورو (از شرکت بهنوش) را با روی جلدِ شماره‌هایی از داستان‌های مصوّر زورو گذاشته‌ام  ... و در ادامه، مقدمه و مؤخره‌ی سریال را بصورت اصلی (سیاه و سفید) و رنگی‌شده با دو زبان انگلیسی و اسپانیایی قرار داده‌ام و البته معرفیِ دیزنی «اِل‌باندیدو» [2] را در شویِ دیزنی‌لند-اش در آغاز فصل سوّم ِ زورو


تصویر زیر: والت دیزنی در جمع ماوسکیترها، هنگام معرفی زورو در شویِ تلویزیونی دیزنی‌لند

زورو

زورو




[1] گروهی از کودکان، که بدون تجربه‌ی بازیِ قبلی برای حضور در برنامه‌ی تلویزیونی محبوبِ "انجمن میکی‌ماوس" (پخش از 1955) انتخاب شده بودند.

[2] به معنی «راهزن». توضیح و مشخصاتِ اپیزود در IMDB



فیلم شِنِل (1959)

انسان زاده شدن، تجسّدِ وظیفه بود:
توانِ دوست‌داشتن و دوست‌داشته‌شدن
توانِ شنفتن
توانِ دیدن و گفتن
توانِ اندُه‌گین و شادمان‌شدن
توانِ خندیدن به وسعتِ دل، توانِ گریستن از سُویدای جان 
توانِ گردن به غرور برافراشتن در ارتفاع شکوه‌ناکِ فروتنی
توانِ جلیل ِ به دوش بردن ِ بار ِ امانت
و توانِ غمناکِ تحمل ِ تنهایی
تنهایی
تنهایی
تنهایی عریان ... 

(احمد شاملو)

"شِنِل"، داستان کوتاهی است از نیکُلای گوگول، که آن را در سال 1842 میلادی ضمن ِ مجموعه-آثارش به چاپ رسانده بود. حکایتِ کارمندی ساده‌دل و دون‌پایه است به نام "آکاکی آکاکیویچ باشماچکین" که به کار پاکنویس کردنِ نامه‌های اداری اشتغال دارد. شغل‌اش را دوست میدارد و در کار خود دقیق است، امّا کسی او را جدی نمی‌گیرد و هیچگاه پاداش درخوری برای زحماتش دریافت نمیکند. سرمای سختِ سن‌پترزبورگ، او را مجبور میکند تا شنل (بالاپوش) مُندرس و نخ‌نما شده‌اش را با شنلی نو جایگزین کند. تهیه‌ی پول شنل ِ نو، برایش آسان نیست و به‌ناچار رفتاری مقتصدانه در پیش می‌گیرد. سرانجام صاحب شنل نو می‌شود، ولی آن را به زور از او می‌دزدند ... .


داستان شنل، جایگاه رفیعی در ادبیات روسیه دارد، چنانکه ایوان تورگنیف می‌گوید: «تمام نویسندگان از زیر شنل گوگول سر به بیرون نهاده‌اند».


پوسترهای فیلم شنل (1959)

پوستر فیلم شنل

پوستر فیلم شنل


آلکسی باتالوف (زاده‌ی 1928)، بازیگر نامدار تئاتر و سینمای روسیه، در اوّلین تجربه‌ی کارگردانی سینمایی‌اش در سال 1959، به سراغ شِنِل گوگول رفت و اقتباسی وفادارانه از آن به دست داد. بازی درخشان رولان بیکوف در نقش آکاکی آکاکیویچ، بعلاوه‌ی بافت تصویری غنی و زیبای فیلم ـ پرداخته‌ی هنریک مارانجیان، این فیلم را به اثری کلاسیک تبدیل نموده که مورد علاقه‌ی منتقدان سینمایی می‌باشد. چنانکه پس از پخش و اکران عمومی‌اش در نیویورک، منتقدان "هیئت ملی نقد فیلم" در امریکا، آن را در لیستِ بهترین پنج فیلم خارجی‌زبانِ سال 1965 جای دادند.


لوگوی هیئت ملی نقد فیلم امریکا

نماهایی از فیلم شنل (1959)

نمایی از فیلم شنل

نمایی از فیلم شنل


من، متن این فیلم را، برای اوّلین‌بار، به فارسی ترجمه نموده و آن را با زیرنویس فارسی، در آپارات و نماشا منتشر کرده‌ام.



در برگردان فارسی، نگاه به ترجمه‌ی خوبِ  "خشایار دیهیمی" از اصل ِ داستانِ گوگول داشته‌ام. [1]

زیرنویس فارسی را هم بصورت مُجزّا، در سایت‌های ساب‌سین و فارسی‌ساب‌تایتل آپلود کرده‌ام.



[1] یادداشت‌های یک دیوانه و هفت قصه‌ی دیگر. نوشته‌ی نیکلای گوگول. ترجمه‌ی خشایار دیهیمی. نشر نی، 1381. صص 129-168.