اسدالله بیناخواهی در مقالهای [افزوده به کتاب استادان انیمیشنِ جان هالاس]، اسفندیار احمدیه را اولین انیماتور ایرانی دانسته است که انیمیشن ملانصرالدین را در سال 1336 ساخت [با زمانِ 12 ثانیه!]. به گفتهی بیناخواهی، واحد انیمیشن وزارت فرهنگ و هنر ایران هم در سال 1339 با همکاری احمدیه و جعفر تجارتچی و پرویز اصانلو، دایر شد.
در سال 1343، اسفندیار احمدیه به همراه پروین تیموری، انیماتوریِ انیمیشن زندگی، به کارگردانی نصرتالله کریمی [نصرت کریمی] را عهدهدار شد. تهیهکنندهی این انیمیشن هم وزارت فرهنگ و هنر بود؛ و ساختاش، سه سال به طول انجامید [با زمانِ بیش از 15 دقیقه، آنرا باید اولین فیلم کارتونی ایران دانست]. نقاشیهای زمینهی زندگی را نصرتالله شیرازی به سبک مینیاتورهای ایرانی کار کرده بود که با موسیقی و ضربِ حافظی-اسماعیلی عجین میشد.
انیمیشن زندگی به نوعی مرا به یاد "گلها و درختها"ی والت دیزنی میاندازد:
پس از بارش باران، بذر گُلی کوشا، سر از زیر ریشهی درختی برمیآورد. پس از سیاحت و گردشی در طبیعت، شاهد مغازلهی دو گلِ برومند میشود و خود نیز [از بذر و تخم بودن] بدل به گلی نو-بلوغ میشود. سپس، اسیرِ پیچکی هرزه میگردد که شیرهاش را میمکد و خسته و نژندش میسازد. سرانجام، با مکافات، از دست آن پیچکِ مار-سان رهایی مییابد. تن به سفر و خستگی بیابان میسپارد و در آنسوی کوه، در بوستانی، دل به گُلِ مادینهی سپیدی میبازد. شبهنگام، عاشق و معشوق، در معیتِ ماه و درختان و دگر گلهای بوستان، مجلس رقص و بزم و نشاطی برپا میدارند. از عشقبازیِ آندو، بذر گلها به وفور، در بوستان میپراکنَد. امّا آن خوشی، زمانی نمیپاید؛ بادِ شرزهی خزانی، گل مادینه را به کام مرگ میکشد. عهد هجران و تنهایی فرا میرسد؛ و ادامهی زندگی در آن بیعشقی، ناممکن میشود. و در پایان، مرگ بر گورِ معشوق و بارش برف زمستانی ... .
تماشای این انیمیشن کلاسیک ایرانی در آپارات:
---------------------------------------------------------------------------------------------------
پینوشت:
صحبتهای نصرت کریمی دربارهی عشق و خلاقیت هنری؛ به همراه بخشهایی از انیمیشنِ زندگی:
تیرماه امسال فرصتی دست داد تا به «موزهی کودک» کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان (مرکز آفرینشهای فرهنگی و هنری) در خیابان حجاب تهران بروم و از نزدیک، دکور انیمیشن عروسکی قصههای بازار (1374) ـ ساختهی تحسینبرانگیز عبدالله علیمراد ـ را ببینم: بازار ایرانی در ابعاد مینیاتوری، با همهی جُنبو جوش و داستانهایش.
اپیزود سوّم از مجموعهی قصههای بازار، با عنوان کوه جواهر، جلوتر در سال 1373 راه خود را به جشنوارههای جهانی گشوده بود و بخاطر تکنیکِ خوب و داستانگوییِ پُر رمز و راز-اش مورد استقبال قرار گرفته بود.
تصاویری از دکور ِ پُرکار انیمیشن قصههای بازار. عکسها از نگارنده
-----------------------------------------------
شخصیتهای عروسکی انیمیشن بهادر، ساختهی عبداله علیمراد. عکس از نگارنده [بزرگنمایی دارد]
از دیگر جذابیتهای «موزهی کودک کانون»، دیدن ماکت فیلم عروسکی بهادر (1379) [ساختهی عبدالله علیمراد] و بازدید از مجموعه آثار استاد علیاکبر صادقی بود؛ بهویژه تصویرسازیهای ایشان برای انیمیشنهای رُخ (1353) [با نگاهی بدیع به بازی شطرنج] و زال و سیمرغ (1356) [با موسیقی مجید انتظامی و گفتار منوچهر اسماعیلی]؛ و نیز تصویرگری کتابقصهی سفرهای سندباد (1354) [به روایت شاعر و نویسندهی نامدار معاصر: محمدعلی سپانلو]، که برندهی جایزهی اوّل شانزدهمین نمایشگاه کتابهای تصویری جهان در ژاپن (1979) شده بود.
اجازه گرفتم تا با موبایل، از کتاب سفرهای سندباد، عکسبرداری کنم. مجموعهعکسها را در قالب یک فایل پی.دی.اف در اینجا گذاشتهام.
تصویرسازی انیمیشن رُخ، اثر علیاکبر صادقی. عکس از نگارنده [بزرگنمایی دارد]
پوستر انیمیشن زال و سیمرغ؛ اثر علیاکبر صادقی. عکس از نگارنده [بزرگنمایی دارد]