وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...
وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...

روز زن مبارک

اطمینانی و آرامشی؛ تکیه گاهی که بتوانی بی واهمه ی نامردی های زمانه دل بدان خوش داری. پناهگاهی و امنیتی تا عشق نثار کنی و جان بخشی. این همه را خواستی و گفتی: یک بار تو، یک بار فقط "آدم" شو نامردم اگر دوباره "حوا" نشوم ...  

چقدر به تو امنیت و اطمینان دادم؟ چقدر پشت و پناه و تکیه گاه استوارت بودم؟ چقدر از واهمه ات به نامردی زمانه و نامردمان کاستم؟ چقدر به مهربانیِ دستانِ بی قرارت آرامش دادم؟ نمیدانم ... نمیدانم ... ولی تو گذشتی و عشق نثار کردی و جان دادی ...   بر صدرم نشاندی و باز مردِ خود خواندی ... 

روزت مبارک همسرم؛ همسفر جاده های زندگی ... 

توضیح لازم بر یک نقد

اسـتون‌هِنج، سازه‌ای خرسـنگی است (به‌شکل دوایر متحدالمرکز) از پایان‌ِ دوره‌ی نوسـنگیِ اروپا (1600 تا 1400 سال قبل از میلاد)؛ که در انگلسـتان، بخش ویلتشایر، شمالِ دشت سالیزبوری واقع است. این بنا و محوطه‌اش، در سال 1986 میلادی توسّط یونسـکو در فهرست اماکن میراث جهانی به ثبت رسیده است. اکنون در دنیا وجودِ ساز و کاری را در آن برای رصدِ طلوع خورشـید در انقلاب تابسـتانی (تابیدن پرتو خورشید بامدادی به داخل دوایر و افتادن بر روی نشانه‌ای خاص) تبلیغ می‌کنند؛ ولی واقع این‌است‌که تعریف‌ِ چنین کاربریِ تقویمی‌ای برای این بنا، امری ذوقی است. گروهی، نظیر چنین ساز و کاری را در محوطه‌ای باستانی به‌ نام آرکایم (Arkaim) در جنوب کوه‌های اورال ـ در نزدیکی مرز روسیه و قزاقستان ـ مدعی شده‌اند؛ و دلیل آورده‌اند که آرکایم [به ‌تقریب] در همان عرضِ جغرافیایی قرار دارد که اسـتون‌هنج واقع است! برخی دیگر نیز، وود هِنجِ امریـکا یا همان تیرک‌های چوبیِ دورچین برجا مانده از سرخپوسـتان در تپه‌های باسـتانی کاهوکیا (1100 تا 1200 میلادی) ـ به‌ مجاورتِ شهر کالینزویل در ایالت ایلی‌نوی ـ را با توضیحاتی ذوقی، واجدِ کاربری تقویمی دانسـته‌اند ... 


 

نگارنده، در بخشی از مقاله-ی اخیر خود در دوفصلنامه-ی دانش مرمت و میراث فرهنگی، به نقد نظریه-ی کاربری تقویمی چهارتاقی نیاسر پرداخته بود. این نقد، مبتنی بر مطالعات کتابخانه-ای و میدانیِ اصولی و ماکت-سازی و مدل-سازی دقیق بوده و نگارنده همه-ی تلاش خود را معطوف بدین داشته است که سخنی علمی و منصفانه بگوید. شاید لازم بود که این جملات را در انتهای همان نقد می نوشتم، ولی مجال پرداختش در آنجا نبود؛ لاجرم در همینجا باور قلبی خود را می گویم: 

«بسیاری از بناهای باستانی که کاربری تقویمی-شان در دنیا تبلیغ می شود، قادر نیستند یک روز خاص را با دقتی که از تقویمهای امروزی انتظار داریم نشان دهند. معمولاً یک بازه-ی زمانی را نشان می دهند تا صرفاً یک روز را. البته هستند بناهایی که راهکارهای خاصی در آنها برای کم کردن و به حداقل رساندن این خطا تعبیه شده است. نگارنده، باور دارد که بنای چهارتاقی نیاسر، در بررسی و ارزیابیِ کاربری تقویمی، از بناهایی که در بالا نامشان را بردم و گفتم که کاربری تقویمی-شان در دنیا تبلیغ و معرفی می شود، نمره-ی بالاتری کسب خواهد کرد. بنده، معرفی کاربری تقویمی بنای چهارتاقی نیاسر را گامی هوشمندانه، جسورانه و رو به جلو میدانم که زمینه-ساز مطالعات ضروری و نوینی در معماری ایران باستان شده است. از نظریه-ی کاربری تقویمی چهارتاقی نیاسر، نمی توان به راحتی گذشت؛ بر این نظریه، ایراداتی وارد است و نیاز به پرداخت بیشتر دارد، ولی نمی توان آنرا مردود دانست».