وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...
وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...

آژدا پکان


اوّلین موافقتنامه‌ی فرهنگی بین دولتینِ ایران و ترکیه، در سال 1337 شمسی منعقد شده بود. در بندهای (الف) و (ب) ماده‌ی هشتمِ آن، جهت توسعه‌ی روابط فرهنگی، بر اعزام هیأت‌های علمی و فرهنگی و ترتیب‌دادنِ کنسرت تأکید شده است [نک. تارنمای مرکز پژوهش‌های مجلس]

پیش از انقلاب، خواننده‌ی مشهور تُرکیه آژدا پکان (Ajda Pekkan) به همراهِ جمعی از هنرمندان این کشور، به دعوت انجمن دوستی و فرهنگی ایران و ترکیه به ایران آمده بودند. خوانندگانِ تُرک، کنسرت موفقی در تهران داشتند که در برنامه‌ای با تهیه‌کنندگیِ علی یعقوبی و همکاری واحد فنی رپرتاژ تلویزیون ملی ضبط شده بود و بعداً روی کاست ویدئو بیرون آمده بود.

این کنسرت، برای من یک نوستالژی‌ست. کاست ویدئویی-اش از آن فیلم‌هایی بود که اغلب در دوران کودکی‌ام در خانه‌ دیده می‌شد. کیفیت آن، چندان مطلوب نیست. عکس‌های زیر را از چهره‌ی جوان و پُرنشاطِ  آژدا پکان از همین نوار ویدئویی جدا کرده‌ام:


آژدا پکان Ajda Pekkanآژدا پکان Ajda Pekkan

آژدا پکان Ajda Pekkanآژدا پکان Ajda Pekkan

آژدا پکان Ajda Pekkanآژدا پکان Ajda Pekkan

آژدا پکان Ajda Pekkan


امروز که جست‌وـجویی در اینترنت کردم، بخشی از این کنسرت را با رنگ‌بندیِ بهتر نسبت به نسخه‌ای که در اختیار دارم، بدون برچسب و لوگو در یوتیوب یافتم. یک بخش 20دقیقه‌ای از آن را جدا کرده‌ام (به حجم 68 مگابایت) و در دراپ‌باکس گذاشته‌ام. [اگر بجای دانلود، قصد تماشای آنلاین دارید، بیش از 15 دقیقه نمایش داده نمی‌شود]

 

عکسی از آژدا پکان در سال 2018

آژدا پکان Ajda Pekkan




یاد تو


شب یلدا داره نزدیک میشه. یادش بخیر، تو 18-20 سالگی ــ که این شب‌ها رو با فامیل و دوستان، دلخوش‌تر از حالا جشن می‌گرفتیم ــ چقدر با ترانه‌های هوشمند عقیلی مجلس‌مون گرم می‌شد؛ چقدر خاطره دارم از ترانه‌ی "دریا. کاش زنده باشم و روزی رو ببینم که "عقیلی" برگشته به ایران؛ و یه شب یلدا که داره می‌خونه، با همسر و دخترم برم کنسرت‌ش یا دست‌کم اجراشو توی تلویزیون ملی ببینم ... ای داد که این‌ها شده آرزومون تو این دیارِ ماتم‌زده ....


رفتم بسوی دریا / بسوی موج و ساحل / اونجایی که دو تا دل / عشق خدایی داشتند / از غم رهایی داشتند ...

دریا همون دریا بود / شن‌ها همون شن‌ها بود / موج و غروب دریا، مثل گذشته‌ها بود / امّا فقط یاد تو بجای تو اونجا بود ...