روزنامهی "بهار" در صفحهی "میراث"ِ خود (ص 10) شمارهی 27، مورخهی دوشنبه، 11 دی ماه 1391، مطلبی تحت عنوان «تمام آبیها خاکستری میشوند» در خصوص تأثیر مخرّب پدیده آلودگی هوا روی ابنیهی تاریخی منتشر نموده، که در بخشی از آن، دیدگاههای نگارنده نیز آمده است. متن کامل ِ آن را بصورت پی.دی.اف میتوانید از اینجا دانلود کنید. ذیلاً، آن بخش از گفتههای خود را که در مطلب مذکور، بازتاب یافته بازنشر میدهم:
«پدیده وارونگی هوا که هرسال با آغاز فصل سرد در شهرهای بزرگ به وجود می آید بیشتر بر روی بناهای سنگی تأثیر گذار است تا بر روی سایر بناها؛ البته این بدان معنی نیست که بر روی بناهای دیگر مانندِ بناهای آجری، تأثیر نداشته باشد بلکه تأثیر کمتری دارد.
آلودگیهای محیطی و گازهای آلاینده حاصل از سوختهای فسیلی و احتراق، نقش مهمی در تخریبِ بناهایِ سنگآهکی و بناهایِ آجری ـ که از ملات ماسهآهک و گچ در ساختشان استفاده شده ـ دارند. گاز دیاکسید گوگرد یکی از مهمترین این آلودهکنندهها میباشد که پس از انحلال در آب، تأثیر مخرّب زیادی دارد. زمانی که آلودگی هوا بر روی بنای سنگی مینشیند، با آب باران و حتی رطوبت طبیعیِ هوا ـ که طی اختلافدمایِ شبانهروز مخصوصاً در صبحگاه بصورتِ تعریق، ایجاد شبنم بر روی بنا میکند ـ تولید اسید سولفوریک میکند که یک اسیدِ بسیار قوی است و اگر راهی به داخل ترکهای ریزِ بافتِ سنگ و آجر پیدا کند، نمکشورههایش را باقی میگذارد. چون این عمل مدام در طول شبانهروز تکرار میشود، پس از مدتی لایههای روی بنا را می خورد و همچنین سفیدک یا شوره در سطح سنگ و آجر نمایان میشود. در نتیجه شاید در طول ده سال سطح رویی ِ بنا کاملاً پودر شده و تخریب گردد.
در گذشته، پیش از اینکه کاشیها پخته شود، مقداری اکسید سرب بر روی سفالِ کاشی می زدند که لعابِ شفافِ کاشی از آن حاصل میشد. به مرور زمان، با تابش نور خورشید و عوامل محیطی، روزنههای ریزی بر لعابهای شیشهای مذکور پدید میآید که آبِ حاویِ اسید سولفوریک به داخل آن نفوذ میکند و در ترکیب با ملات گچ و آهکِ پشتِ کاشی، اثر تخریبیاش تشدید میشود.
باید یک سرمایهگذاری صورت گیرد تا کاشیهایِ لعابپریده از روی بناها به داخل کارگاههایِ مرمت سفال انتقال پیدا کنند و لعاب آنها از نو تجدید شود.همچنین سازمان میراث فرهنگی باید رطوبتسنجهایی را در مناطق تاریخی نصب کند تا میزان رطوبت، سنجیده شده و ماهیّت رسوباتِ حاصل از آن بر روی نماهای تاریخی، شناسایی شود. در مرحله بعد، تمیزکاری و رسوبزدایی باید در دستور کار قرار گیرد.
پدیده آلودگی هوا تنها خاص شهر اصفهان و کشور ایران نیست؛ این یک پدیده جهانی است که در تمام شهرهای تاریخی جهان از جمله ونیز در حال رخ دادن است و دلیل آن هم الگوی اشتباه مصرف سوخت است. برای اینکه از آسیب رساندن این پدیده به بناهای تاریخی جلوگیری شود بهتر است با تعریف کردن حریم بافت تاریخی، آلایندههای صنعتی و تردد خودروها در برخورد با این حریم، کنترل شود. همچنین الگوهای مصرف سوخت در تأسیسات حرارتی خانهها اصلاح و سامان داده شود.»تمیزکاری و رسوبزدایی ِ بُرج ِ آزادی ِ تهران؛ 5 مهر 88
عکس از: نگارنده
دکتر عبدالصمد خلعتبریِ لیماکی، در دیماه سال 1341 در یکی از روستاهای شهرستان رامسر (لیماک) متولد شدند. پدرشان، ناصرقلیخان خلعتبری لیماکی، نام ِ برادرِ مرحوم پدربزرگشان، عبدالصمدخان، را بر او نهادند. عبدالصمد خلعتبری، دوران ابتدایی و راهنمایی را در زادگاهش گذراند و تحصیلاتِ دبیرستان را در تنکابن ادامه داد. در خرداد 1359، در رشتهی اقتصاد و علوم اجتماعی، از دبیرستان حافظ دانشآموخته شد. در سال 1360، در اولین دورهی تربیت معلم، در رشتهی زبانِ انگلیسیِ مرکز تربیت معلّم امام خمینیِ گرگان پذیرفته شد. در سال 1362، دانشآموخته شد و به استخدام آموزش و پرورش درآمد؛ و در مدارس راهنمایی ِ تنکابن، بابلسر و فریدونکنار مشغول تدریس شد. همزمان با تدریس، ادامهی تحصیل داد و در سال 1366 در رشتهی حسابداری از دانشگاه مازندران (بابلسر) لیسانس گرفت. پس از اتمام تحصیل، در یکی از دبیرستانهای گرگان مشغول تدریس شد؛ و سپس به مدت دو سال به معاونت اداری و مالی ِ ادارهی آموزش و پرورش ِ گرگان انتخاب شد. پس از مدتی، به تنکابن منتقلْ و در دبیرستانهای این شهرْ مشغول تدریس شد. علاقهی وی به تحصیل باعث گردید تا در سال 1373 فوقِ لیسانس خود را در رشتهی مدیریت دولتی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد قائمشهر و فوقلیسانس ِ حسابداری را در سال 1374 از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران اخذ نماید. وی از سال 1371 همکاری خود را با دانشگاهها آغاز نمود و به تدریس دروس حسابداری در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی استانهای مازندران و گیلان پرداخت. در شهریور 1376 از همکاری آموزش و پرورش استعفا داد و بصورت تماموقت به عضویت هیئت-علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس درآمد. در این واحد دانشگاهی، به مدّتِ دو سال، مدیر-گروهِ حسابداری و دو سال و نیم، در سمتِ معاون اداری و مالی خدمت کرد.
در سال 1381 تحصیل در مقطع دکتری دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقاتِ تهران را آغاز نمود و در سال 1386 آنرا به پایان رساند.
دکتر خلعتبری، پس از راه-اندازیِ دانشگاه آزاد اسلامی واحد رامسر (اسفند ماهِ 1383) به عنوان اوّلین رئیس این واحد، انتخاب و مشغول به کار شد. وی با پیگیریهای فراوان، سرانجام توانست زمینی به وسعتِ تقریبی 22 هزار مترمربع را در بهترین نقطهی شهر رامسر (رضیمحله)، از شهرداری رامسر خریداری نموده و در تحقّق رؤیای ساختِ یک مجتمع دانشگاهی ِ آرمانی، گامی به جلو بردارد. سالهای 87-1386 عرصهی اندیشهها و تلاشهای والای او و صلابتِ رأی و خواستی بود که میکوشید با پذیرش ریسکِ بالای ساختمانسازیهای گسترده، در تقابل با نظر برخی مدیران ِ بالا-دست که دانشگاه رامسر را صرفاً در حد و اندازههای یک مرکز ِ کوچک میخواستند، با دستور به طراحی و تصویب نقشههای یک مجتمع دانشگاهی در گام ِ نخست و برگزاری مناقصاتِ پیاپی و به خدمتگرفتن پیمانکاران ِ ذیصلاح در گام دوّم، در پَس ِ اجرایینمودن ِ آن رؤیای متعالی برآید.
دکتر عبدالصمد خلعتبری در کنار پروژهی ساختمان آموزشی ده-هزار مترمربعی. اوّل دی ماه 1387.
عکس از: نگارنده
نماهنگی از اقداماتِ عمرانی دکتر عبدالصمد
خلعتبری در دانشگاه آزاد اسلامی واحد رامسر
(نگارنده نیز، در مقام مدیر عمرانی، در این پروژهها به ادای وظیفه پرداخت) :
دکتر خلعتبری در سال 1371 با خانم دکتر زهرا مبلّغی ازدواج نمودند، که حاصل آن دو دختر به نامهای "بهار" (متولد 1374) و "غزال" (متولد 1376) است.
دکتر خلعتبری همچنین عضو انجمن حسابداران خبره هستند و تا کنون، چندین مقاله و کتاب در زمینههای حسابداری و مدیریت به یادگار نهادهاند:
1- راهنمای کاربردی تحقیقاتِ حسابداری (ترجمه)، نشر پیشبرد، 1368.
2- مسائل حسابداری بهای تمام شده (ترجمه)، نشر پیشبرد، 1369.
...