وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...
وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...

حسد بُرد بدگوی در کار ِ من ...


میگویند که مقرّر بوده حکیم فردوسی، کل شاهنامه را به فارسی ِ سره بگوید و برای هر بیتِ اینچنینی، از سلطان، یک سکه ی طلا دریافت کند، ولی چون پس از سی سال، شصت هزار بیت سرود و نزدِ سلطان برد، از آنجا که پرداختِ دینارها گران میآمد، سلطان به شاعرانِ درباری فرمود که جستجو کنند و ابیاتی که در آن ها واژگان عربی به کار رفته را شناسایی کنند.

فالجمله اینکه پانصد بیت از این-دست یافتند و به همین بهانه زیر قولشان زدند و آن شصت هزار بیت را با دیده ی نکوهش و سرزنش قدر ننهادند!

حال، حکایتِ امروز ِ ماست. آنان که هیچ کاری انجام نمیدهند و پیوسته به دنبالِ عیب-جویی و ایرادگیری از خدماتِ این و آن، و ناچیز و محقّر جلوه دادن ِ زحماتِ خدمتگزاران ِ واقعی ِ مردم و جامعه هستند، خوب است که بجایِ غیبت کردن و کوک کردن ِ ساز ِ بی معرفتی، و بالا کشیدن خود با پایین کشیدن ِ دیگری، تلاش کنند که به واقع بسیجی-وار و پُر تلاش و بی ادعا کاری برای جامعه انجام دهند و نفعی برسانند که توشه ی آخرتشان باشد.

در این دنیا، البته نظمی وجود دارد که مطابق ِ آن، این افراد پس از مدتی به طور کامل متنبّه میشوند؛ ولی چقدر خوب است که به جایِ بیرون ِ گود نشستن و مرتب هیاهوی ِ "لنگش کن!"، کمی هم سخاوتمندانه و ایثارگرانه از خود مایه گذاشته و به خدمتگزاری ِ جامعه بپردازند تا به قول ِ معروف، سنگ و وزنشان به آن حدی برسد که بتوانند از فردی که از آنها در این مسیر بسی پیشتر است انتقاد کنند! انتقادی سازنده!

همایش معاونین عمرانی ِ دانشگاه آزاد اسلامی. تهران، واحد علوم و تحقیقات، زمستان 1389.
به ترتیب از چپ به راست: مهندس وحید، مهندس رحیمیان (مدیر کل طرحهای عمرانی)، مهندس بیات، نگارنده، مهندس اسکندری (معاون عمرانی واحد کرج)، و ...


حفاظت، نگهداری و مسئولیت


تمام کسانی که به نحوی از انحاء در کار حفاظتِ ابنیه‌ی تاریخی دست در کار دارند، باید این نکته را دریابند که تا آنجا که مقدور است مصالح اصلی - مانندِ کاشی‌های معرّقِ اصیل و گچبری‌هایِ تزئینیِ اصلی - چون سندی برای آیندگان حفظ و نگهداری شود.

همانگونه که یک تابلویِ نقاشیِ رنگ و روغنی را - به علّت اینکه قسمتی از آن ضایع شده - محو نمیسازیم تا تابلوی جدیدی جانشین آن گردانیم، نباید تمام کاشی‌های معرّق ِ ناحیه‌ای را که قسمتی از آن خراب شده، ویران سازیم و کاشی‌های جدیدی را که تقلید از کار اصلی است، به جایِ آنها نصب کنیم.

ارزش هر اثر و بنایِ قدیمی، در همان مدارکِ مادی است که بدست انسانِ آن دوران ساخته شده است، لذا خراب کردن و به دور انداختن ِ این مدارکِ اصیل - که از گذشته باقی مانده - کاری است که از رویِ عدمِ احساسِ مسئولیت انجام میگیرد.


مارتین ای. ویــوِر


نگارنده در "تخت جمشید" ـ مهر ماه 1391