وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...
وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...

معماری در سینما (3) : خانه‌های معماری مدرن، برای بَدـ‌مَن‌ های سینمای کلاسیک

در سال تحصیلی 1394-1395، در دو نیمسال پیاپی، واحد درسی "معماری" برای دانشجویان رشته‌ی کارگردانی سینمای دانشگاه آزاد اسلامی واحد رامسر، ارائه و توسط نگارنده تدریس شد. سلسله درس-گفتارهای «معماری در سینما» که تا کنون، بخش‌های اوّل و دوّم آن منتشر شده، از مباحث کلاسی مذکور انتخاب گردیده است و به مرور، تکمیل می‌شود.


در سینمای کلاسیک، غالباً با نقش کلیشه‌ای خانه‌های مدرن به عنوان مرکز شرارت و جایگاه افراد قدرت‌طلب مواجهیم.

هیچکاک مایل بود که خانه‌ای مدرن به سبک کارهای فرانک لوید رایت، معمار مشهور زمانش، در فیلم شمال از شمالغربی (1959) داشته باشد. بنابراین با جادوی سینمایی‌اش خانه‌ای مشابه فالینگ واتر (خانه‌ی آبشار) و "خانه‌ی اِستِرجِس" بر کوه راشمور می‌سازد؛ خانه‌ای که اگرچه وجود خارجی ندارد ولی برای بینندگان، واقعی و ملموس می‌نماید. این خانه در تاریخ سینما، به دلیل تعلق‌اش به کاراکتر منفی فیلم، فیلیپ وَندَم (با بازی جیمز میسون)، خانه‌ی وَندَم نامیده می‌شود. شهرت این خانه و معماری جادویی هیچکاک، هیچ کم از "فالینگ واتر" ، "خانه‌ی استرجس" و معماری فرانک لوید رایت ندارد.


خانه‌ی وَندَم در "شمال از شمالغربی"


خانه وندم

خانه وندم

خانه وندم

___________________________________________________________


فرانک لوید رایت ، "فالینگ واتر" (خانه‌ی آبشار) و "خانه‌ی استرجس" (با پلان و برش)

 

لوید رایت

خانه آبشار

خانه آبشار



در هفتمین فیلم از سری جیمز باند با عنوان الماس‌ها ابدی‌اند (1971)، گای همیلتون (کارگردان فیلم) خانه‌ای را برای زندگی ارنست بلوفِلد، رئیس سازمان جنایتکار جهانی اِسپِکتر (با بازی چارلز گری) برمی‌گزیند که توسط جان لاتنِر (معمار نامدار امریکایی) طراحی و به سال 1968 در پالم‌اسپرینگز کالیفرنیا ساخته شده است: خانه‌ی اِلراد. ورودِ جناب باند به این خانه البته گرامی داشته نمی‌شود و در آنجا مورد حمله‌ی دو زنِ کونگ‌فو-کار به نام‌های بامبی و تامپر قرار می‌گیرد ... .


شون کانری در پشت صحنه‌ی فیلم "الماس‌ها ابدی‌اند" (1971) ـ خانه‌ی اِلراد


شون کانری در الماسها ابدیند

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ​ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


جان لاتنر و "خانه‌ی اِلراد"


جان لاتنر

خانه الراد

خانه الراد


معماری در سینما (2) : نقش معماری در فیلم همشهری کین

در سال تحصیلی 1394-1395، در دو نیمسال پیاپی، واحد درسی "معماری" برای دانشجویان رشته‌ی کارگردانی سینمای دانشگاه آزاد اسلامی واحد رامسر، ارائه و توسط نگارنده تدریس شد. سلسله درس-گفتارهای «معماری در سینما» که تا کنون، بخش‌ اوّل آن منتشر شده، از مباحث کلاسی مذکور انتخاب گردیده است و به مرور، تکمیل می‌شود.


از نوشته‌های استاد ایرج رامین‌فر:

فیلم شکل‌گرایانه‌ی همشهری کین (1941)، اثر اورسُن ولز، با طراحی صحنه‌ی دارِل سیلوِرا و وَن‌نِست پولگلاس، از نظر تکنیک اجرایی و شیوه‌ی بیانی دکور، تحت تأثیر سبک اکسپرسیونیستی بود.

همشهری کین، روایت زندگی چارلز فاستر کین، پسر یک خانواده‌ی روستایی ساده است که به مرور در زمینه‌ی مطبوعات و سیاست صاحب نفوذ و موفقیت مادی شده و رفته رفته به یک سرمایه‌دار بزرگ تبدیل می‌شود. ثروت افسانه‌ای او روز به روز افزون می‌گردد؛ امّا خودش از نظر عواطف و احساسات تهی می‌شود و سرانجام تنها در قصر باشکوهش «زانادو»، که به عمد به سبک نقاشی‌های کلاسیک و رؤیایی کتاب‌های رُمانتیک اواخر قرن هجده طراحی شده است، می‌میرد و آخرین کلمه‌ای که بر زبان می‌آورد «رُزباد» (غنچه‌ی گل سرخ) است، یعنی نقشی که بر سورتمه‌ی دوران کودکی‌اش نقاشی و کنده شده بود.


قصر افسانه‌ای زانادو

قصر زانادو


معماری قصر افسانه‌ای «زانادو» با تلفیقی از سبک‌های برون‌گرای باروک و گوتیک، به صورت دکور، سعی دارد از طریق ویژگی‌ فراوانی شکل‌های گوناگون معماری و تزئینات، کنتراست نور و رنگ خاکستری، درهم بودن شیوه‌ی ترکیب شکل‌ها، تنوع‌طلبی و تضاد، فضایی مرموز و گمشده در غبار زمان را ایجاد کند و در تماشگر نوعی گرایش به عظمت شبه اساطیری و خلق انسان برتر و وابسته به مادیات، به وجود آورد و شیفتگی او را به ظواهر زندگی و جمع‌آوری اشیای عتیقه و آثار هنری از همه جای دنیا به بیننده القا کند. معماری سرد و سنگی فیلم از نظر رو-در-رو قرار دادن حضور سنگین مادیات در مقابل عواطف انسانی، فضایی موفق است.


شومینه‌ی نامتعارف قصر زانادو

شومینه زانادو

شومینه زانادو


در نمایی از فیلم، شکلِ قرار گرفتن همسر کین در پس‌زمینه‌ی تصویر ــ نشسته ــ و همچنین عمق میدان، کوچک و حقیر بودن او را در مقابل هیبت و عظمت یک شومینه که مخصوصاً در اندازه‌ای اغراق‌آمیز و بزرگتر از واقعیت، طراحی و ساخته شده است نشان می‌دهد. حضور مومیایی‌وار خودِ کین در پیش‌زمینه‌ی تصویر ــ به حالت بی‌حرکت ــ و یکی شدن او با مبل راحتی که درون آن فرو رفته است، حالتی از زندگی خدایان در  آسمان‌ها را تداعی می‌کند.


عبور کین از دالان قصر زانادو

قصر زانادو

قصر زانادو


ولز، در بخشی از فیلم، کین را در حال گذر از دالان قصر رؤیاگونه‌اش زانادو، با سبک‌های مختلف معماریِ غرب و شرق در کنار هم، به تصویر کشیده است. در اینجا، فضای دکور به شکلی کاملاً مؤثر، گذشتن کین از  دروازه‌های تاریخ و پیوستن‌اش به اسطوره و افسانه را مجسم می‌کند؛ و هم تهی شدن آدم‌ها از عواطف و احساسات و تبدیل شدن‌شان به جزئی از اشیای لوکس و عتیقه‌ی موجود در فضای قصر را به ذهن متبادر می‌سازد.

فیلم توضیحی زیر، با صدا و تدوین داود بهمنی (یکی از دانشجویان) ـ بر اساس نوشته‌ی ایرج رامین‌فر ـ تهیه شده است:

http://www.aparat.com/v/Md6Qm