خاطرهی من از "قزاقهای زاپاروژیا" در کودکی [درستاش ظاهراً "کازاک" است و نه "قزاق" ــ چون اینها ربطی به قوم ساکن قزاقستان ندارند]، دو کار هنرمندانه بود:
یک تابلوی نقاشیِ نصب شده در منزل داییِ مرحومام، موسوم به "جوابیهی قزاقها به سلطان عثمانی" (کپیشدهی اثرِ ایلیا رپین) ؛
و دیگری، مجموعه کارتونهای "قزاقها" (که در آن ایّام، از تلویزیون ایران پخش میشد) اثر ولادیمیر داخْنو (به روسی: Владимир Дахно)، انیماتور اوکراینیتبار.
جالب است که در زندگینامهی داخْنو نوشته شده که در دانشکدهی فنی مهندسی کییف درس خوانده بود و در اواسط دههی 1950 مشغول به حرفهی معماری بود(!) ؛ داخْنو امّا نه با معماری که با "قزاقها" به چنان شهرتی میرسد که گوگل در 7 مارس 2013 لوگوی اختصاصی در 81-اُمین سالگرد تولّدش طراحی میکند.
جایی خوانده بودم که داخْنو، ایدهی سه قزاقِ خود را از "سه تفنگدار" الکساندر دوما گرفته بود ــ البته با خلق و خوی اوکراینی: یکی کوتاه و فرز (جغلوف)، دیگری باریک و بلند (نیرنگوف)؛ و آخری، جوان و قویهیکل (هیکلوف).
همینطور خوانده بودم که آن قسمت از کارتون "قزاقها" با عنوان "چگونه قزاقها فوتبال بازی کردند" (1970) سبب روحیهی مثبتی در بازیکنان تیم "دینامو کیف" اوکراین شده بود و اوّلین پیروزیهای بزرگ آنها را در "جام در جام اروپا" (1974-75) و "سوپر جام اروپا" ( 1975) رقم زده بود.
چند شب پیش در اینترنت، بطور تصادفی با یکی از قسمتهای کارتون "قزاقها" که از تلویزیونِ ما هیچگاه پخش نشده بود برخورد کردم: "چگونه قزاقها ازدواج کردند" (1984) [با عنوان روسی: Как казаки на свадьбе гуляли ــ اطلاعات در IMDb].
سر و سامان گرفتن قزاقها برایم بسیار جالب بود و بخشهایی از آن را در تماشا و نماشا قرار دادهام.
به جز فیلم بالا، یک قسمت دیگر از کارتون قزاقها را که بسیار دوست میداشتم در تماشا و نماشا گذاشتهام: "چگونه قزاقها نمک خریداری کردند" (1975) [با عنوان روسی: Как казаки соль покупали ــ اطلاعات در IMDb]