وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...
وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...

تا بحال پرنده‌ی اینطوری دیده‌اید؟


آبان‌ماهِ امسال، شبکه‌ی امید (شبکه‌ی نوجوان سیما)، مجموعه مستندی به نام "پیشگامان انیمیشن ایران" پخش نمود که در قسمت دوّم-اش (+) به آثار اسفندیار احمدیه، پدر پویانمایی ایران، پرداخته شده بود. درباره‌ی احمدیه-ی انیماتور، قبلاً هم در اینجا نوشته بودم. مستند مذکور، حاویِ یکی از قدیمی‌ترین کارتون‌های ایرانی به نام "اردک حسود" محصول سالِ 1341 شمسی، به طراحی و کارگردانی اسفندیار احمدیه است که آن را جداگانه در نماشا قرار داده‌ام.


انیمیشن اردک حسود



دیدن انیمیشن فوق، مرا به یاد یکی از کتاب‌های محبوبِ کودکی‌ام انداخت: کتابِ "قصّه‌ها و تصویرها"اثر تصویرگر و انیماتور شهیر روس، ولادیمیر سوته‌یف (+). به واقع، انیمیشنِ "اردک حسود" اقتباسی از آخرین قصّه‌ی این کتاب،  "این چه جور پرنده‌ای‌ست؟" بوده است.

به یادِ آن عهدِ کودکی‌، که آثار هنرمندانی چون "سوته‌یف" زیبا و خیال‌انگیز-اش ساخته بود، به سراغ آن کتاب رفتم و قصّه‌‌اش را پیرانه‌سر از نو خواندم ... .


ولادیمیر سوته یف

قصه ها و تصویرها

قصه ها و تصویرها

قصه ها و تصویرها

قصه ها و تصویرها

قصه ها و تصویرها

قصه ها و تصویرها

قصه ها و تصویرها

قصه ها و تصویرها

قصه ها و تصویرها

قصه ها و تصویرها

----------------------------------------------------------------------------


قصه ها و تصویرها

خواندنِ اصل قصّه به زبان روسی در اینجا (دریافت PDF از اینجا)

یک انیمیشن دیگر هم به نام «Это что за птица» یا Eto chto za ptitsa (+) توسط انیماتور روس "اوژنی میگونوف" در سال 1955 میلادی با اقتباس از همین داستان ساخته شده که آن را نیز در نماشا قرار داده‌ام.




ژانر وحشت: فیلم شیطان (1974)


از آخرین فیلمی که در ژانر وحشت دیده‌ام، زمان زیادی میگذرد. اساساً در این سن و سال ـ با گرفتاری‌های زندگی، دور این فیلم‌ها نمی‌چرخم و فیلم‌های شاد و موزیکال و روحیه‌بخش را ترجیح میدهم. 

ولی چند شب قبل در نت برخوردم به یک فیلم کلاسیک ترسناک، که نسخه‌ی ویدیوئیِ دوبله‌اش را سال 1377 دیده بودم و آن‌زمان برایم جالب بود: فیلم ایتالیاییِ ضد مسیح (شیطان) (1974). به کارگردانیِ آلبرتو دو مارتینو و بازیِ کارلا گراوینا، مِل فرر، آرتور کندی، آلیدا والی و آنیتا استریندبرگ؛ و البته موسیقیِ انیو موریکونه.


عنوان اصلی فیلم: L'anticristo

مشخصات فیلم در: IMDB

پوستر فیلم ضد مسیح-1974


داستان فیلم:

دختری فلج از دو پا موسوم به ایپولیتا (گراوینا)، که از درمان خود توسط کلیسا ناامید شده است و از کمبود محبت رنج می‌برد [پسرعمویش ـ که محبوب اوست ـ به او کم‌توجهی میکند و پدرش (فرر) در پی کشته‌شدن مادرش در حادثه‌ی اتومبیل، با منشی‌اش (استریندبرگ) رابطه برقرار کرده و قصد ازدواج دارد]، نزد پدر روحانی (کندی) اعتراف میکند که مایل است روح خویش را به شیطان بسپارد. و آنگاه، شیطان بر روح او حاکم می‌شود ....


سکانس‌های تأثیرگذار فیلم:

- ایپولیتا، در عالم رؤیا، پاهای خود را سالم می‌یابد؛ آنگاه در یک مکان قدیمی (از طبقات پایینِ کولوسئوم) که مورد بازدید توریست‌هاست، پسری جوان‌تر از خود را اغوا میکند.

- دویدنِ ایپولیتا، با جانِ تسخیرـشده‌ی شیطانی‌اش، روی پله‌های کولوسئوم ـ با کات‌های پیاپی به نماهای ابتداییِ فیلم، که مردی مجنون را نشان می‌دهد که از صومعه‌ای مقدّس گریخته و خود را از پرتگاهی به پایین می‌افکند.


-----------------

فیلم، در زمان ساخت‌اش، نقدهای مثبتی دریافت نکرده بود؛ و مثلاً لئونارد مالتین آن را یک کپیِ ضعیف و بی‌لُطف از فیلم جن‌‌گیر (1973) دانسته بود. ولی گراوینا در این فیلم بازی درخشانی ارائه می‌دهد و به خوبی روح دردمند دختری را که آماده‌ی قبول فرامین شیطان شده به تصویر می‌کشد. دیدنِ آلیدا والی، زنِ دلباخته‌ و فراموش‌ناشدنی فیلم سنسو (1954) هم، که با چهره‌ای شکسته در نقش خدمتکار خانه در این فیلم حضور دارد، جالب و البته مایه‌ی ناامیدی است.


بخشی از این فیلم را در نماشا گذاشته‌ام.