وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...
وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...

مسئله روباه بالدار


مسئله‌ی روباه بالدار
 

"هانس پیتر اشمیت"
در مقاله‌ای با عنوان  The Senmurw, of Birds and Dogs and Bats که در سال 1981 در شماره‌ی نهم نشریه‌ی ارجمندِ "پرسیکا" به طبع رسید، بحثی مبسوط دارد درباره‌ی "سِن مورو" که نامِ پهلَوی مرغی اساطیری در اَوستاـست؛ و ضمن روایت مطالب مرتبط با "سیمرغِ" مشهور ایرانی و "هُمای" و "عنقا"، به بازشناسی احتمالی این مرغ در آثار و ظروف عهد ساسانی پرداخته و با مثال آوردن از نقش حیوان هیولاوَشی که بر جامه‌ی "خسروپرویز" در "تاق بستان" و اکثر ظروف این عهد تا اوایل عهد اسلامی  ــ خاصه در منطقه‌ی متأثر از فرهنگ سُغدی-ایرانی ــ دیده می‌شود، بیان می‌دارد که چه بسا این نقش، گونه‌ای از خفاش موسوم به Fruit Bat باشد ["خفاش میوه" ="روباه بالدار"  flying fox ؛ نگاه شود به توضیحات ویکی‌پدیا ذیلِ Megabat] که متفاوت از خفاش‌های دیگر است و بر روی درختان جنگلی می‌زیَد و نه در غارها، و علیرغم جثه‌ی بزرگش تنها از میوه‌ی درختان و گرده و شهدِ گیاهان تغذیه می‌کند و از این بابت به سبب انتقالِ این میوه‌ها و گرده‌های گیاهی نقشی مشابه "سِن مورو" یا "سیمرغ" دارد که در اَوستا گفته شده «آشیانه‌ی او بر فراز درختی در میان دریای فرخ‌کرت است ... درختی که بذر همه‌ی گیاهان در آن نهاده شده است»

علاوه بر آن مصداقی از کتاب پهلَویِ  "گزیده‌های زادسپرم" می‌آورد که در آن "سیمرغ" و "شبکور" دو مرغی شمرده شده‌اند که "اهوره مزدا" آن‌ها را "دیگرسرشت" بیافرید و دهان و دندان دارند و به شیر پستان، بچگان پرورند.


تصویر 1- برگی از مقاله‌ی مذکور

تصویر 2- Large flying fox, Pteropus vampyrus
منبع عکس: ویکی پدیا

تصاویر 3 و 4: نقش ِ مشابه گونه‌ای خفاش موسوم به "روباهِ بالدار" بر ظروف ساسانی
منبع عکس‌ها: مقاله‌ی فوق الذکر

"اشمیت" اشاره می‌کند که محل زندگی این گونه خفاش در جنوب ایران قابل مشاهده بوده است و البته در این خانواده یک مورد استثناء با نام Rousettus وجود دارد که به مثالِ گونه‌های وحشی، عادت به اقامت در غارها دارد. [برای اطلاعات بیشتر نگاه شود به توضیحات ویکی‌پدیا ذیل نام Rousettus].
برای مطالعه‌ی اصل مقاله مراجعه شود به:
Persica, No. IX, 1980-81, Genootschap Nederland-Iran
دانلود از اینجا (حجم فایل: 15MB)



نظرات 2 + ارسال نظر
مهرانه آقاجانی جمعه 30 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 07:02 ب.ظ

با عرض سلام خدمت استاد گرامی ام
این طور که شما مرقوم فرموده اید مساله روباه یا سنجاب بالدار و ارتباط آن با سیمرغ استوره ای را نخستین بار"هانس پیتر اشمیت" در سال 1981 یعنی حدود 30 سال قبل مطرح کرده اما در حدود دو سال قبل یعنی در 8 امرداد 87 آقای
رضا مرادی غیاث آبادی نتیجه تحقیقات "هانس پیتر اشمیت" را سرقت نموده و به نام خودش منتشر کرده است و البته برای خالی نبودن عریضه چند عکس هم از اینترنت چاشنی آن کرده است و از چند کتاب هم نقل قول هایی نوشته اما به تحقیق اصلی که آقای اشمیت کرده و اساس مقاله اش هست عمدا اشاره نکرده است
اگر یادتان باشد در مورد پیوند کعبه با خورشید هم به همین شیوه عمل کرده بود که خودتان در همین وب نوشتتان آن را افشا نمودید
باور کنید من در این مورد ادعای بی اساس نمی کنم اگر باورتان نمی شود به این نشانی نگاه کنید
http://ghiasabadi.com/rubahe_baldar.html

سرکار خانم آقاجانی
با سلام و سپاس از نظرتان.
در این باره نمی خواهم نیمه ی خالی لیوان را ببینم و بدگمان باشم؛ کاملاً محتمل است که پژوهشگری بدون بررسی مقالات و پژوهش های پیشین، به نتایج مشابهی رسیده و فکر کند که خود برای نخستین بار بدان ها دست یافته است و امتیاز این معرفی از آنِ اوست.
_________

اگر من با این همه مشغله ی کاری و بدون اینکه مورد علاقه و پژوهش ام بحث "روباه بالدار" باشد می توانم با کمی جستجو نشانِ یک مقاله ی کامل و جامع درباره ی "روباه بالدار" را آنهم در سال 1981 میلادی بیابم، خوب است کسانی که به این حیطه وارد می شوند نیز حداقل جست و جویی انجام دهند تا مباد بخشی از مقاله شان سخنان تکراری سال 1981 باشد ...

برشمردنِ پژوهش های پیشینیان یکی از امتیازات هر مقاله‌ای است.

مهرانه آقاجانی یکشنبه 2 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 06:43 ق.ظ

استاد گرامی
شما نوشته اید: « محتمل است که پژوهشگری بدونِ بررسی ِ مقالات و پژوهش های ِ پیشین، به نتایج ِ مشابهی رسیده»
من می خواهم عرض کنم اشتباه و بی دقتی یک بار دو بار اتفاق می افتد و در ضمن فرد با انصاف قبول می کند که اشتباه کرده اما ایشان بارها مطالب دیگران را به نام خودش منتشر کرده مثلا ترجمه منشور کورش را از استاد ارفعی با اندکی تغییرات به نام خود منتشر کرده و یا همان مقاله پپیوند کعب با خورشید یا خیلی از کتاب های دیگری هم که نوشته از مطالب دیگران است و همه نشان می دهد که عمدی در کار است
استاد، هرگز فراموش نمی کنم که شما همیشه تاکید داشتید که یک پژوهشگر خوب باید دقت و انصاف و امانت داری را پیشه خود کند اما بعضی آقایون نه دقت دارند نه انصاف و نه امانت داری بلدند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد