پیشترها عکسی سیاهوـسفید از میدان فرودگاه رامسر دیده بودم که مجسمهی دختری جوان را در جامهی محلی در کلبهای چوبین [در دلِ یک تنهی بزرگ درخت] نشان میداد. این مجسمه را در سالهای پس از انقلاب، از این میدان برچیدند و تندیس یک سیمرغ را که هیچ مناسبتی با روحیات و فرهنگ مردم این شهر ندارد به جایش نشاندند!
چندی پیش در آلبوم قدیمی یکی از اقوام، تصادفاً عکسی از آن مجسمه یافتم. تاریخ-اش مربوط میشود به اواخر شهریور 1357 شمسی. چهرهی زن و مردی که با کودکشان در پای مجسمه هستند را شطرنجی کردهام؛ از خویشانم هستند، ولی بیم داشتم که انتشار عکسشان در فضای مجازی معذبشان کند.
این تصویر را بعنوان یک سند منتشر میکنم. اوّلبار که آنرا دیدم، محو آرامش-اش شدم: آرامشی که شاید از پیکرهی آن دخترِ گیلک در لباس قاسمآبادی-اش بر ضمیر بازدیدکنندگان دیار رامسـر مینشست! راستی سرانجام آن مجسمه چه شد؟ هنوز جایی هست، یا به تیشهی جهل از بین رفته؟
پینوشت:
امروز ــ 11 مرداد 98 ــ یکی از دوستان، عکس زیر را از صفحهی اینستاگرامی "شهسـوار ما" (+) برایم فرستاد. در توضیحات ذیل عکس، نوشته شده است: رامسر، خانوادههای عابدینپور و فروغی، نماد و مجسمهی دختر گیلک، 1357.
سلام خدمت استاد کاظمی عزیز. دکتر جان المان «سیمرغ» نماد خلبان شهید خلعتبری است که سیمرغوار پرواز کرد و دشمن را با رشادتش تحقیر کرد. به نظر من نام میدان با نمادش هماهنگی دارد
سلام. باز میگویم که مجسمهی "سیمرغ" رامسر (با آن ظاهر و هیبت)، نه با فرهنگ و روحیات رامسریها همگونی و تجانسی دارد و نه میشود آنرا نماد آن شهید والامقام دانست. مثل این مجسمه در میدانهای دیگر ایران هم هست. مثلاً مجسمهی سیمرغ در "میدان اشراق" خرمدرهی زنجان. در آنجا، نام میدان (اشراق) با "سیمرغ" و جایگاه عرفانیاش پیوندی دارد؛ ولی در رامسر، هیچ هویتی را القا نمیکند و ربطی با بستر فرهنگی مکان ندارد.
ممنونم ممنونم ممنونم ممنونم.![](//www.blogsky.com/images/smileys/125.png)
خیلی عالی بود خیلی.
پدرم هیچ وقت اونجا نمی ایستاد .. من بچه بودم این راه رو حفظ بودم میرفتیم لنگرود منزل خواهرم.... وقتی به پیچ این میدون میرسیدیم با اشتیاق میخواستم ببینمش. آخرین باری که ازون جا رد شدیم وقتی سیمرغ رو دیدم آه از نهادم بلند شد
خواهش میکنم