چند روز پیش، یکی از دوستان، مطلبی دربارهی سریال "ماجراهای شمال بزرگ" نوشـته بود؛ سریالی که بر مبنای رمان "آوای وحش" ساخته شده؛ و محصول مشترک یوگسلاوی سابق و ایتالیا در سال 1973 است؛ و اوایل دههی هفتاد از شبکهی دو پخش میشد (تیتراژ سریال در اینجا).
با آن نوشـته، خاطرات بسیار قشنگی که از این سریال داشتم از نو برایم تداعی شد!
من هم برای دوسـتان، یک انیمیشن کلاسیک مرتبط با تب جویندگان طلا تقدیم میدارم:
خوان دوّم
Drahousek Klementina
[اطلاعات اثر در IMDb]
عکس بالا: دستهی معدنچیان طلا در یوکان آلاسـکا ــ اواخر قرن 19 م.
این انیمیشن را "یرژی بردِکا" ، انیماتور شهیر چک، با نگاهی طنزآمیز از روی ترانهی فولکلور معروف "محبوبم کلمنتاین" (+) ساخته است.
متن اصلی ترانه را با آواز انگلیسی-اش در نماشا گذاشتهام.
در انیمیشن، همین آواز بالا، به زبان چِکی و با تغییراتی به مقتضای حال و هوای اثر شنیده میشود. متأسفانه، زیرنویس-اش را کامل نداشتم و نصفه بود (آنهم به روسی)؛ که همان را به فارسی برگرداندم و روی انیمیشن گذاشتم. فیلم را با زیرنویس در سایت تماشا و پیکوفایل بارگذاری کردهام.
این اثر، همچندِ آواز-اش، مایهای از طنز دارد:
راوی داستان، دلتنگِ دختر یک معدنچی پیر است در ایام هجوم جویندگان طلا به منطقهی یوکان آلاسـکا [و یا به روایتی: هجوم جویندگان طلا به کالیفرنیا در اواسط قرن 19 میلادی]. این دختر که نام-اش "کلمنتاین" است، ناخودآگاه برایمان "کلمنتاین" فیلم جان فورد را تداعی میکند (+) ؛ ولی این یکی همپای پدرش در جستجوی رگههای طلا در دره است و آنیکی، خانم معلمی موقر و آدابدان ... .
باری این "کلمنتاینِ محبوب" در سپیدهدمی در برکهای میافتد و راوی هم که گویی شاهد بر ماجرا بوده نمیتواند نجات-اش دهد و غم این هجر، در دلش میماند تا آنکه با دلباختن به خواهر کوچکتر "کلمنتاین" ، از این یادِ فراقآلود، گذر میکند و افق زندگی جدیدی به رویش گشوده میشود ... .