وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...
وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...

جایی که مورچه‌های سبز رویا می‌بینند


من هم مثل دیگر عاشقان سینما در نسلِ خود، دلبسته‌ی برنامه‌ی "هنر هفتم" بودم که در آغاز جوانی-ام از تلویزیون ایران (شبکه‌ی یک) پخش می‌شد. برنامه‌ای با اجرای اکبر عالمی، که فیلم‌هایی از سینمای هنری را با نقد و تحلیلِ کارشناسانه پخش می‌کرد. به عشق دیدنِ آن برنامه، تا دیروقتِ پنجشنبه‌شب‌ها بیدار می‌نشستم؛ و خاطرم هست که همیشه فکر می‌کردم "از قصدْ اینقدر دیر فیلم پخش می‌کنند تا خشکه‌مقدسان در خواب باشند و معترضِ برنامه نشوند"!

پس از آن، در سال 1374 ، دل به برنامه‌ی "سینمای اندیشه" (با اجرای زنده‌یاد علی معلم) سپردم؛ و بعدتر هم در سال 1376 مأنوسِ برنامه‌ی "سینما دو" و صدای جادویی و ماندگار زنده‌یاد مهران دوستی شدم.

مدتی قبل، در گشت و گذارم میانِ یادگارهای آن سال‌ها، چشمم به دفتری افتاد که نام و مشخصاتِ فیلم‌هایی که در برنامه‌ی "سینما دو" دیده بودم را در آن ثبت کرده بودم. همگی متعلق به سال 1376 [تاریخ‌ها به زمان ثبت در دفتر و نوشتن توضیح برای فیلم‌ها برمی‌گردد و نه زمان نمایش‌شان] :

ـ جاده‌های جنوب (1977)، به کارگردانی جوزف لوزی، در تاریخ 27 شهریور

ـ بارانداز (1950)، به کارگردانی مایکل اندرسون، در تاریخ 10 مهر

ـ شیرینی شانس (1966)، به کارگردانی بیلی وایلدر، 25 مهر

ـ اتللو (1951)، به کارگردانی اورسون ولز، 8 آبان

ـ جاده (1954)، به کارگردانی فدریکو فللینی، 16 آبان

ـ رود سرخ (1948)، به کارگردانی هاوارد هاکز، 30 آبان

ـ دونده‌ی ماراتون (1976)، به کارگردانی جان شله‌زینگر، 13 آذر

ـ همشهری کین (1941)، به کارگردانی اورسون ولز، 4 دی

ـ زنده باد زاپاتا! (1952)، به کارگردانی الیا کازان، 12 دی

ـ سمرقند، به کارگردانی غیاث‌الدین محمداُف، 25 دی

ـ تمام مردان رئیس جمهور (1976)، به کارگردانی آلن جی. پاکولا، 21 اسفند

ـ فراموش‌شدگان (1950)، به کارگردانی لوئیس بونوئل، 28 اسفند


سینما دو


تصمیم گرفتم یکی از برنامه‌های "سینما دو" را که همان سال‌ روی نوار ویدئویی ضبط کرده بودم، بطور کامل در اینترنت بگذارم: فیلمی از ورنر هرتسوگ (هرتزوگ) با عنوان جایی که مورچه‌های سبز رؤیا می‌بینند (1984) + معرفی فیلمساز و تحلیلِ فیلم با صدای مهران دوستی


جایی که مورچه های سبز خواب می بینند


فیلم مذکور [مشخصات در IMDb]، نقدهای مثبتی دریافت کرده است و امتیاز 80% را در پایگاه نقد فیلم "راتِن تومِیتوز" دارد. نسخه‌ی دوبله‌ای از آن در اینترنت نیافتم؛ بنابراین خودم همّت کردم و صدای دوبله را از روی نوار ویدئویی که در اختیار داشتم، روی فیلمِ باکیفیت‌ترْ سینک کردم و در اینترنت گذاشتم.


تقدیم به همه‌ی عاشقانِ سینما؛ مخصوصاً آنها که از "سینما دو" خاطره دارند.


سینما دو: معرفی "ورنر هرتسوگ" با صدای مهران دوستی در آپارات




دانلود فیلم با دوبله‌ی فارسی از دراپ‌باکس (حجم فایل MB 418)

"جایی که مورچه‌های سبز رؤیا می‌بینند" با دوبله فارسی در آپارات




سینما دو: تحلیل فیلم با صدای مهران دوستی در آپارات





خوشه‌های طلایی


در کودکی، هر زمان که به آستارا (شهر زادگاهِ پدرم) می‌رفتیم، یکی از خوشی‌هایم دیدنِ کارتون‌های روسی بود که با کیفیت خوب و با یک آنتن ساده از تلویزیون شوروی (جمهوری آذربایجان) قابل دریافت بود. کارتون‌هایی که افسانه‌های زیبای روسی را در بستری آرام و به دور از هیاهوی رایج در کارتون‌های غربی روایت می‌کرد.

از همان کودکی، صدایِ راویِ فارسی‌زبانِ این کارتون‌ها هم در ذهنم مانده بود. "روایتِ فارسی" و نه دوبله‌ی فارسی! چون این سری کارتون‌ها را دوبله نمی‌کردند؛ بلکه داستان‌شان را به فراخورِ درکِ کودکان، به فارسیْ ترجمه و بازنویسی کرده و روی تصویر می‌خواندند. 

دیشب گشتم و در گنجینه‌ی فیلم‌های کودکی، یکی از آن‌ها را روی یک نوار ویدئوی قدیمی یافتم. صدایِ آن راوی و داستان‌گویِ مأنوس و هم ناآشنا را برداشتم و روی تصویر باکیفیت‌تری که از اینترنت گرفتم، سینک کردم.

نام این کارتون، "خوشه‌های طلایی" است (با عنوان اصلیِ روسیِ "زولاتی کالوس‌یه" Золотые колосья) ــ محصول استودیوی "سایوزمولت‌فیلم" در سال 1958 میلادی [اطلاعات فیلم در IMDb].



فیلمنامه‌ی این انیمیشن 20دقیقه‌ای را ژانّا ویتنزون بر اساس افسانه‌ای از بلاروس (روسیه‌ی سفید) و در پیوند با سروده‌هایی از روبرت راژدستْوِنسکی (+) نگاشته است؛ الکساندر فلیارکوفسکی برایش موسیقی تصنیف نموده و لئونید آریستوف و اُلگا خاداتِوا به اتفاقْ آن‌را کارگردانی کرده‌اند.


داستان: در زمان‌های قدیم دو تا بچه‌ی یتیم بودن؛ یکی "یانکا" و دوّمی "آلِسیا". روزی اسب آسیابون رو گرفتن که زمین رو شخم بزنن. هنوز شخم‌شون تموم نشده بود که آسیابون عقبِ اسب‌ش اومد. اسب‌شو گرفت و کرایه‌شو خواست. امّا بچه‌های یتیم جیب‌شون خالی بود. آسیابون عوض کرایه، خروسک رو خواست ببره. یانکا از آسیابون خواهش کرد تا آخر خرمنِ پاییز صبر کنه. امّا آسیابون گوشش به این حرفا بدهکار نبود ... .


تماشا و دانلود کارتون خوشه‌های طلایی (1958) با روایتِ فارسی از دراپ‌باکس

تماشا و دانلود کارتون خوشه‌های طلایی (1958) با روایتِ فارسی از آپارات