وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...
وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...

عشق و تنهایی ...

چه خوشبخت است آنکه کسی را دوست می‌دارد، عشق می‌ورزد.

او بر روی این زمین، در میان این کوچه و بازار و انبوه سایه‌هایی که چون اشباح خیالی می‌گذرند، یکی را می‌بیند. احساس می‌کند که در میان این خلوت ِ خالی، یکی وجود دارد. هر جا او نیست، کسی نیست؛ هیچکس را نمی‌بیند، تنهایی است و خلوت و تعطیل! هر جا او هست، جمعی هست؛ شلوغ و بیا و برو ...


پیغمبر می گفت: "من از دنیای شما، عطر را و زن را و نماز را دوست می‌دارم" اما من تنها تنهایی را برگزیده‌ام که اگر این صومعه‌ی پاک و پناهگاه مأنوس نبود، مرا این دنیا که در و دیوار و همه ساکنانش با من بیگانه‌اند دشمن‌اند، می‌کشت ... می‌پرسی که پس با چه پشتگرمی تا قلب این دریای جمعیت می‌رفتم و در دیگران غرق می‌شدم؟ من در پشت سر، برج و باروی استوار و نفوذناپذیر تنهایی را داشتم که هرگاه دیگران برایم تحمل ناپذیر می‌شدند و هرگاه زندگی می‌خواست گریبانم را به چنگ آورد، به درون این معبد پناه می‌بردم و درها را می‌بستم...


دکتر علی شریعتی (نامه‌ای به دوست)