وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...
وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...

فیلم شِنِل (1959)

انسان زاده شدن، تجسّدِ وظیفه بود:
توانِ دوست‌داشتن و دوست‌داشته‌شدن
توانِ شنفتن
توانِ دیدن و گفتن
توانِ اندُه‌گین و شادمان‌شدن
توانِ خندیدن به وسعتِ دل، توانِ گریستن از سُویدای جان 
توانِ گردن به غرور برافراشتن در ارتفاع شکوه‌ناکِ فروتنی
توانِ جلیل ِ به دوش بردن ِ بار ِ امانت
و توانِ غمناکِ تحمل ِ تنهایی
تنهایی
تنهایی
تنهایی عریان ... 

(احمد شاملو)

"شِنِل"، داستان کوتاهی است از نیکُلای گوگول، که آن را در سال 1842 میلادی ضمن ِ مجموعه-آثارش به چاپ رسانده بود. حکایتِ کارمندی ساده‌دل و دون‌پایه است به نام "آکاکی آکاکیویچ باشماچکین" که به کار پاکنویس کردنِ نامه‌های اداری اشتغال دارد. شغل‌اش را دوست میدارد و در کار خود دقیق است، امّا کسی او را جدی نمی‌گیرد و هیچگاه پاداش درخوری برای زحماتش دریافت نمیکند. سرمای سختِ سن‌پترزبورگ، او را مجبور میکند تا شنل (بالاپوش) مُندرس و نخ‌نما شده‌اش را با شنلی نو جایگزین کند. تهیه‌ی پول شنل ِ نو، برایش آسان نیست و به‌ناچار رفتاری مقتصدانه در پیش می‌گیرد. سرانجام صاحب شنل نو می‌شود، ولی آن را به زور از او می‌دزدند ... .


داستان شنل، جایگاه رفیعی در ادبیات روسیه دارد، چنانکه ایوان تورگنیف می‌گوید: «تمام نویسندگان از زیر شنل گوگول سر به بیرون نهاده‌اند».


پوسترهای فیلم شنل (1959)

پوستر فیلم شنل

پوستر فیلم شنل


آلکسی باتالوف (زاده‌ی 1928)، بازیگر نامدار تئاتر و سینمای روسیه، در اوّلین تجربه‌ی کارگردانی سینمایی‌اش در سال 1959، به سراغ شِنِل گوگول رفت و اقتباسی وفادارانه از آن به دست داد. بازی درخشان رولان بیکوف در نقش آکاکی آکاکیویچ، بعلاوه‌ی بافت تصویری غنی و زیبای فیلم ـ پرداخته‌ی هنریک مارانجیان، این فیلم را به اثری کلاسیک تبدیل نموده که مورد علاقه‌ی منتقدان سینمایی می‌باشد. چنانکه پس از پخش و اکران عمومی‌اش در نیویورک، منتقدان "هیئت ملی نقد فیلم" در امریکا، آن را در لیستِ بهترین پنج فیلم خارجی‌زبانِ سال 1965 جای دادند.


لوگوی هیئت ملی نقد فیلم امریکا

نماهایی از فیلم شنل (1959)

نمایی از فیلم شنل

نمایی از فیلم شنل


من، متن این فیلم را، برای اوّلین‌بار، به فارسی ترجمه نموده و آن را با زیرنویس فارسی، در آپارات و نماشا منتشر کرده‌ام.



در برگردان فارسی، نگاه به ترجمه‌ی خوبِ  "خشایار دیهیمی" از اصل ِ داستانِ گوگول داشته‌ام. [1]

زیرنویس فارسی را هم بصورت مُجزّا، در سایت‌های ساب‌سین و فارسی‌ساب‌تایتل آپلود کرده‌ام.



[1] یادداشت‌های یک دیوانه و هفت قصه‌ی دیگر. نوشته‌ی نیکلای گوگول. ترجمه‌ی خشایار دیهیمی. نشر نی، 1381. صص 129-168.


معماری در سینما (3) : خانه‌های معماری مدرن، برای بَدـ‌مَن‌ های سینمای کلاسیک

در سال تحصیلی 1394-1395، در دو نیمسال پیاپی، واحد درسی "معماری" برای دانشجویان رشته‌ی کارگردانی سینمای دانشگاه آزاد اسلامی واحد رامسر، ارائه و توسط نگارنده تدریس شد. سلسله درس-گفتارهای «معماری در سینما» که تا کنون، بخش‌های اوّل و دوّم آن منتشر شده، از مباحث کلاسی مذکور انتخاب گردیده است و به مرور، تکمیل می‌شود.


در سینمای کلاسیک، غالباً با نقش کلیشه‌ای خانه‌های مدرن به عنوان مرکز شرارت و جایگاه افراد قدرت‌طلب مواجهیم.

هیچکاک مایل بود که خانه‌ای مدرن به سبک کارهای فرانک لوید رایت، معمار مشهور زمانش، در فیلم شمال از شمالغربی (1959) داشته باشد. بنابراین با جادوی سینمایی‌اش خانه‌ای مشابه فالینگ واتر (خانه‌ی آبشار) و "خانه‌ی اِستِرجِس" بر کوه راشمور می‌سازد؛ خانه‌ای که اگرچه وجود خارجی ندارد ولی برای بینندگان، واقعی و ملموس می‌نماید. این خانه در تاریخ سینما، به دلیل تعلق‌اش به کاراکتر منفی فیلم، فیلیپ وَندَم (با بازی جیمز میسون)، خانه‌ی وَندَم نامیده می‌شود. شهرت این خانه و معماری جادویی هیچکاک، هیچ کم از "فالینگ واتر" ، "خانه‌ی استرجس" و معماری فرانک لوید رایت ندارد.


خانه‌ی وَندَم در "شمال از شمالغربی"


خانه وندم

خانه وندم

خانه وندم

___________________________________________________________


فرانک لوید رایت ، "فالینگ واتر" (خانه‌ی آبشار) و "خانه‌ی استرجس" (با پلان و برش)

 

لوید رایت

خانه آبشار

خانه آبشار



در هفتمین فیلم از سری جیمز باند با عنوان الماس‌ها ابدی‌اند (1971)، گای همیلتون (کارگردان فیلم) خانه‌ای را برای زندگی ارنست بلوفِلد، رئیس سازمان جنایتکار جهانی اِسپِکتر (با بازی چارلز گری) برمی‌گزیند که توسط جان لاتنِر (معمار نامدار امریکایی) طراحی و به سال 1968 در پالم‌اسپرینگز کالیفرنیا ساخته شده است: خانه‌ی اِلراد. ورودِ جناب باند به این خانه البته گرامی داشته نمی‌شود و در آنجا مورد حمله‌ی دو زنِ کونگ‌فو-کار به نام‌های بامبی و تامپر قرار می‌گیرد ... .


شون کانری در پشت صحنه‌ی فیلم "الماس‌ها ابدی‌اند" (1971) ـ خانه‌ی اِلراد


شون کانری در الماسها ابدیند

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ​ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


جان لاتنر و "خانه‌ی اِلراد"


جان لاتنر

خانه الراد

خانه الراد