استاد دکتر پـرویز رجبی درگذشت!
دوستم "فرهاد نظری" ظهر شنبه (22 بهمن) که خبر را داد، گفت: دیگر نیازی نیست شمارهی استراحتگاهِ او را در منزل خواهرش داشته باشی، تا بخواهی زنگ بزنی و احوال بپرسی! او دیشب فوت کرده است!
...
همسرم آرام دست بر شانهام نهاد و گفت:
تو نمردهای!
مژهای به سایهسار ابد خفتهای!
و بعد قطعهای از شاعر محبوباش "امیلی دیکنسون" را خواند:
روح، معاشرانش را برمیگزیند،
آنگاه در فرو میبندد؛
محفل مینوئیاش دیگر کسی را نمیپذیرد.
بیاعتنا، درنگِ ارابهها را بر دروازهی کوتاهش مینگرد؛
بیاعتنا، پادشاهی را که بر گلیمش زانو میزند.
دیدهام از میان انبوهِ مردم، تنها یکی را برگزیده؛
آنگاه روزنههای عنایتش را چون سنگ فرو بسته است.
(ترجمهی سعید سعیدپور)