گفتار زیر از نوشتههای پژوهشگر ارجمند، جناب آقای رضا مرادی غیاث آبادی است؛ که بخشهایی از آنرا که برایم جالب و قابل تأمل بوده است آوردهام:
منشأ بسیاری از ناملایمات رفتاری و ناهنجاریها و معضلات اجتماعی در «خوی غارتگری» نهفته است. اصولیترین لازمه پیدایش یک جامعه ابتدایی بشری، نوعی بیمه اولیه است که میتوان آنرا «گذشت موقت از منفعت شخصی و کوتاهمدت بخاطر منافع عمومی و بلندمدت» نامید. مجموعهای از انسانها را که عملاً در عصر توحش بسر میبرند و هنوز متوسط غالب آنان با این اصل اساسی که در مغایرت کامل با خوی غارتگری است، آشنا نشدهاند و بدان مرحله اولیه نرسیدهاند، فقط با ارفاق میتوان «جامعه» نامید. اعضای جوامع یا کولونیهای دارای خوی غارتگری و تجاوزگری عموماً قادر به تشخیص حریم و حدود و حقوق خود و دیگران نیستند و در نتیجه نه تنها رعایت حدود خود و حریم دیگران را نمیکنند، که در اغلب مواقع اصولاً توانایی فهم آنرا نیز ندارند.
نشانههای پی بردن به وجود خوی غارتگری در جوامع بشری- بجز برخی مناسبات پیچیده در روابط سیاسی و اقتصادی- چندان دشوار نیست و به سادگی و با اندکی توجه در زندگی روزمره قابل مشاهده و تشخیص است. نشانهها و مشخصههایی همچون:
فساد مالی و اختلاسها و رشوهها و امتیازها و رانتهای گسترده در بین حلقههای کوچک/ وجود مسئولانی که پست و مقام خویش را به چشم فرصتی موقت و زودگذر برای غارت منابع عمومی مینگرند/ مترصد فرصت بودن برای دست یازیدن به غارت و تصاحب اموال و فرصتها و امکانات و موقعیتهای دیگران/ مترصد فرصت بودن برای غارت منابع عمومی و خروج از کشور/ تملق و چاپلوسی اقویا و پایمال کردن ضعفا/ فراوانی انواع جرم و جنایت، قتل، ضربوجرح، چاقوکشی، نزاع، و در نتیجه پیدایش قوای انتظامی پرشمار و دستگاههای قضایی عریض و طویل با ساختمانهای بزرگ و پروندههای انبوه و زندانهای وسیع/ تمایل عمومی به تصاحب مال مفت و جایزه و قرعهکشی و غارت اموال عمومی و داراییهای دیگران/ فراوانی تقلب و فریبگری و حقهبازی (تقلب در تاریخ، در مذهب، در سیاست، در انتخابات، در علم، در اقتصاد، در تجارت، در مایحتاج اولیه و کالاهای مرتبط با جان و امنیت مردم و حتی در غیرانسانیترین شکل آن یعنی تقلب در داروی بیماران و شیرخشک نوزادان)/ فراوانی جعل اسناد و مدارک و منصبها و مجوزها/ فراوانی مراکز و مدارک و مقالات تحصیلی فرمالیته و بیاعتبار/ وحشیگری و جنون در رانندگی همراه با سرعت و صداهای ناهنجار / زبالهپراکنی رایج و عادی در محیط زندگی و آلوده کردن زمین و زیستبوم (چنانکه غارتگران نیز تعلق خاطری به زمین و سرزمین نداشتهاند)/ ناتوانی در رعایت نوبت و صف و حتی خطوط خیابان/ ناتوانی در برنامهریزی و اجرای اهداف بلندمدت/ ناتوانی در فعالیتهای گروهی و سازمان یافته/ عمر کوتاه رسانهها، نشریات، انجمنها و دیگر نهادهای مدنی/ شیوع حیرتانگیز اعتیاد به مواد مخدر، دخانیات، مشروبات الکلی و انواع مواد روانگردان/ شیوع نژادپرستی، برترانگاری، مذهبگرایی رادیکال، ملیگرایی، احساس غرور و برتری در ظاهر و احساس سرشکستگی و حقارت در باطن/ بیزاری از اظهارنظر مخالف و سخن متفاوت و لگدمال کردن فوری هر نوع ابراز عقیده و صدای مخالف حتی از سوی مدعیان مدرنیته و حقوق بشر و آزادی بیان/ شیوع گسترده سرکوبگری، فحاشی، عربدهکشی، بددهنی، بدگویی، هتک حیثیت، اتهامزنی، فضولی، تحریکپذیری/ عادت به جلو زدن از دیگران و کسب منافع و موقعیتها نه با تلاش خود که با خیانت به همنوع و زمین زدن دیگران/ تعدی به حریم و حدود و حقوق فردی و اجتماعی دیگران و حتی ناتوانی از فهم و تشخیص و تفکیک حقوق خود و دیگران/ دارنده آمار و رتبهها و مقامهای بالای جهانی در زمینه شیوع اعتیاد، قتل، تجاوز، درگیری، تلفات و تصادفات رانندگی، فساد اداری، رشوهخواری و انواع دیگری از مفاسد اداری و اجتماعی/ دارنده آمار و رتبههای پایین جهانی در زمینه کیفیت تحصیلی، کیفیت تولیدی، ثبات اقتصادی، ارزش پول، رونق تجاری، امنیت شغلی، بهداشت و سلامت عمومی، رفاه همگانی، مسئولیتپذیری و انواع دیگری از محاسن اجتماعی/ نداشتن جمیعت مهاجر و حتی جمعیت توریست از کشورهای دیگر در شهرهای خود به دلیل بیزاری و بیرغبتی دیگران از اقامت یا سفر به آنجا/ تصور مالکیت تمامی دستاوردها و افتخارات ممکن بشریت در گذشته یا حال و جوامع دیگر را غاصب هرگونه مالکیت و افتخاری دانستن/ و از همه مهمتر اینکه خود را گل سرسبد آفرینش و تحت توجهات خاص خدا و مقدسین دانستن و همه جهانیان را دشمن و بدخواه خود نامیدن!
هیچیک از مشکلات و معضلات و ناملایمات رفتاری و ناهنجاریها و معضلات اجتماعی و عواقب مخرب آنها در جوامع بشری حل نمیشود، مگر آنکه بجای «آینه شکستن» و «سنگ از زمین برداشتن»، وجود منشأ این بلایا و بیچارگیها که «خوی غارتگری» باشد، در این جوامع پذیرفته شود و سپس برای بهبود آن چارهای اندیشیده شود.